خلاصه داستان :

Etsuko's café in her peaceful little seaside town is where everyone gathers to gossip and taste her famous brew. But the winds of change are beginning to blow.

خلاصه داستان : "کویچی اوهارا" یک دانش آموز کلاس چهارم است که در حومه ی توکیو زندگی می‌کند. یک روز، او یک سنگی را پیدا می‌کند که مشخص می‌شود یک "کاپا" است که از خواب زیرزمینی 300 ساله بیدار شده است. کویچی و کاپا به دوستان خوبی برای هم تبدیل می‌شوند و کاپا با خانواده او زندگی می‌کند. با این حال برای کاپا خیلی سخت است که بخواهد مانند یک انسان و با انسان‌ها زندگی کند تا این که در یک روز کویچی با دوستان خود به ماجراجویی می‌رود و ..

Pepe Benengeli is a second-class cyclist, only there to support the star member of the team. This summer he is participating in the Tour of Spain, which passes through the streets of his hometown of Andalusia. In a coincidence, his brother and ex-girlfriend are getting married on the same day as the climax of the race. Pepe, who left his hometown after suffering a breakdown, is determined to achieve something special on this day.

خلاصه داستان : قتل امیلی، دختری جوان، تمام ساکنان یک روستای کوچک در ژاپن را شوکه می کند. جسد او در کنار چهار همکلاسی اش که در حال بازی با آن ها بوده است، پیدا می شود. این پرونده ی قتل هیچگاه حل نمی شود. چهار همکلاسی امیلی ادعا می کنند که چهره ی قاتل را به یاد نمی آورند. مادر امیلی که غم از دست دادن فرزندش او را عذاب می دهد این چهار دختر را نفرین می کند و...

Penance, known in Japanese as Shokuzai, is a Japanese television drama miniseries that started airing on WOWOW on January 2012. It is based on a novel of the same name by Kanae Minato and directed by Kiyoshi Kurosawa.

خلاصه داستان : 2LDK دو بازیگر زن که برای یک قسمت تست داده اند و در یک آپارتمان با شخصیت های متضاد اشتراک می کنند، شبی است که هیچ یک از آنها فراموش نمی کنند...

Nozomi and Lana share an apartment in Tokyo. They have both auditioned for the same role in a movie, and know that the shortlist has been cut down to just the two of them. As they wait the night before finding out who will get the role, their personality clashes erupt into an all-out battle.

خلاصه داستان : ساواکو که دور از زادگاهش به عنوان پزشک کار می کند به خاطر پدرش به خانه اش به شیکاوا باز می گردد.

Sawako worked as an emergency physician at a university hospital. Due to to a situation, she returns to her father Tatsuro's home in Ishikawa Prefecture. She then begins to work at the local Mahoroba Clinic. She works with the clinic director Toru, Nurse Mayo and staff Seiji. Seiji, who worked with Sawako at the university hospital, followed her and works with her again. Mahoroba Clinic provides home healthcare to patients. Sawako visits the patients' homes and provides treatment there. At first, she has a hard time due to the different system. She becomes acclimated to the different system and finds a way to deal with the patients, their lives, and their families. --asianwiki

خلاصه داستان : داستان در مورد گروهی از افراد است که در دوران دبیرستان با یکدیگر دوست بوده اند و اکنون بار دیگر دور هم جمع می شوند تا به داد دوستشان که به سرطان مبتلا شده برسند...

A group of friends from high school days reunite for once more time before one of them dies from cancer.

خلاصه داستان : "تاکاشی آویاما" یک انسان سرسخت از لحاظ کاری، روحی و روانی است. او در ایستگاه راه آهن با شخصی آشنا می‌‍شود که شخصیت عجیبی دارد و...

Takashi Aoyama has way too much work to do and pushes himself mentally too hard. He blacks out and collapses at a railroad station. When he is about to be hit by a train, he is saved by Yamamoto. After his encounter with Yamamoto, Takashi recovers his bright personality and gets better results at work. One day, Takashi sees Yamamoto boarding a bus to the cemetery with a serious expression.

خلاصه داستان : یک بهار هیرومی ، که مادر دختر 11 ساله تامو است ، برای بیست و یکمین بار از خانه خارج شد. تامو به چنین مادری عادت کرده است و مثل همیشه به مکان ماکیو رفت. او یک برادر هیرومی است و با Rinko ، یک دوست دختر زیبا زندگی کرده است. در حقیقت ، رینکو Transwoman است. او به عنوان سرپرست در خانه سالمندان مشغول به کار است که مادر ماکیو سیوری که از زوال عقل رنج می برد در آن زندگی می کند. رینکو یک غذای خوشمزه درست می کند و گاهی اوقات تومو را نوازش می کند. او کمی گیج است ، اما تامو ، رینکو و ماکیو شروع به زندگی مشترک می کنند. روزی رینکو به تومو می آموزد که بتواند گره بخورد تا کنترل خویش را کنترل کند. رینکو همچنین در سن بلوغ از مادرش یاد گرفت وقتی که با جنسیت خود دست و پنجه نرم می کرد. دختری که مادرش را نادیده گرفته است

After being neglected by her mother, a little girl is taken in by her uncle and his transgender girlfriend, who create a loving home for her.

خلاصه داستان : راننده راه آهن "تاکیشیما تورو" بدون فکر کردن به چیز دیگری هر روز کار می کند. او تازه می فهمد که 59 سال سن دارد و فقط یک ماه برای بازنشستگی اجباری فرصت دارد. همسرش همواره از او به عنوان یک زن خانه دار وفادار حمایت کرده است. او 55 ساله میباشد. آنها آماده می شوند تا زندگی جدیدی را در سالهای بازنشستگی خود آغاز کنند...

Domestic drama focusing on a soon to be retired train driver and his wife.

خلاصه داستان : موموکو ، دختری عجیب و ظاهراً بی احساس و شیفته فرانسه قرن 18 ، با دوچرخه سوار یانکی دوست می شود و این دو فراز و نشیب زندگی غیرمعمول خود را در یک شهر روستایی ژاپن تجربه می کنند.

Momoko is an ordinary girl, living an ordinary life. Ordinary, that is, if you define ordinary as wearing elaborate lolita dresses from the Rococo period in 18th Century France. However, when punk girl and self-styled 'Yanki' Ichiko comes calling, her days as 'ordinary' are most certainly numbered...

خلاصه داستان : نائوکو تاناکا یک خانم اداری 26 ساله است. شغل او معمولی است، اما محل کار او دعواهای شدیدی بین دسته های مختلف دارد و ....

Naoko Tanaka is a 26-year-old office lady (OL). Her job is typical, but her workplace has fierce fights among different cliques. Other OLs are absorbed in the daily clique fighting. One day, due to an OL at the company, Naoko Tanaka's company is targeted by OL from all over Japan.

خلاصه داستان : یک شهر کارخانه توسط دود دودکش پوشانده شده است، و از آنجایی که مردم شهر طی قرن‌ها آسمان را ندیده‌اند، دیگر باور ندارند که ستاره‌ها وجود داشته باشند. یک دودکش کن و یک هیولای دوستانه به نام پوپل تصمیم می گیرند ثابت کنند که ستاره ها واقعی هستند.

The story is about a young boy named Lubicchi and a trashman named Poupelle who meet on a Halloween night in a city that is full of tall chimneys. The chimneys pour out black smoke and the true sky cannot be seen.

خلاصه داستان : توکورو آکاماتسو (Tomoya Nagase) یک شرکت حمل و نقل را اداره می کند. روزی کامیون متعلق به توکورو آکاماتسو در یک سانحه تصادف درگیر است. یک تایر از کامیون پیاده شد و مسافران را در یک اتومبیل دیگر کشته است. در ابتدا ، توكورو آكاماتسو تردید دارد كه دلیل اصلی نگهداری آن نباشد و او بزودی نقصی در كامیون را كشف می كند. توكورو آكاماتسو خواستار بررسی مجدد توسط تولید كننده خودرو هاپو است. این شرکت به آرامی در بررسی مجدد خود حرکت می کند و باعث می شود توکورو آکاماتسو موضوع را توسط خودش بررسی کند. او حقیقت را کشف می کند که هاپو در تلاش است تا آن را پنهان کند

A woman was killed by a truck wheel, which flew off while the vehicle was in motion. As the freight company which owns the truck becomes the target of the public and the media’s wrath, Tokuro Akamatsu, the president of the freight company, realizes that a structural defect within the truck itself may have been to blame. A conspiracy of the wheel manufacturer's attempts to cover up a defective product is uncovered.

خلاصه داستان : پس از دریافت اخبار مربوط به مرگ دوست عجیبش، رئیس شرکت فناوری اطلاعات اجرایی در زادگاه خود وعده ای که داده بود را به انجام می رساند و …

Yuma Nakahara is the CEO of an IT company and he is a workaholic. He is focused only on expanding his company. He receives a phone call from his former co-worker and friend Kouhei, but Kouhei doesn't say anything. Yuma gets the sense that something is wrong and heads to Kouhei's hometown of Shinminato, Toyama Prefecture, Japan. In Shinminato, Yuma meets other people and becomes involved in the Shinminato Hikiyama Festival. His outlook on life begins to change.

خلاصه داستان : در روزهای افول شوگان،جوبی کاماتا شمشیرزن سابق شوگان،تحت فرمانی شورشیان بیشماری را به قتل رسانده و شهرت زیادی در کیوتو بدست می آورد.پس از سقوط دولت او نقش زیادی در تعیین جانشینی بازی کرده و سپس بدون هیچ نشانه ای ناپدید می شود تا از دستگیر شدن توسط دولت جدید جلوگیری کند و...

Set in Hokkaido, Japan in the 1880s. Jubei Kamata (Ken Watanabe), who is on the side of the Edo shogunate government, kills many people. His name is infamous in Kyoto. When the battle at Goryoukaku is about to be finished, Jubei disappears. 10 years later, Jubei lives with his kid in relative peace. He is barely able to make a living. Protecting his dead wife's grave, Jubei has decided to never pick up a sword again, but due to poverty he has no choice but to pick the sword again. Jubei becomes a bounty hunter.