خلاصه داستان :

Tian Jue, a girl with a dream of comics, has been working hard for many years. Then one day after an accidental kiss with a strange man she develops a telepathic connection with him. She later realizes that this strange man is the hero from her comics, An Bai Ye. However, he is not just her comic book character come to life but a real alien. An Bai Ye has been looking for years for a specific stone that can save his home planet, only to see that Tian Jue is wearing it, and if he takes it from her, she'll die. So he decides that he'll take it from her after helping her comic dreams come true, seems simple enough ...until they fall in love. Adapted from the novel Xing Hai Qiang Wei (星海蔷薇) by Fresh Guo Guo

خلاصه داستان : مو یان یه دزد جوان تیزهوش و کاربلده که میخواد تو این زمینه بهترین باشه ولی وقتی همدستش دستگیر و در دربار کایفنگ، محل حکومت شاهزاده نینگ جین زندانی میشه اون تصمیم میگیره به دربار نفوذ کنه. نگهبانان کایفنگ بسیار ترسناک هستن و رهبر اون ها جان جائو ملقب به گربه سلطنتیه که دلیر و نیرومنده و همتا نداره. وقتی مو یان وارد دربار میشه نگهبانان اونو بخاطر مهارت هاش به عضویت نیروها درمیارن و اون فرصت دیدن جان جائو و نجات همدستشو پیدا می‌کنه، بعد از مدتی مو یان و جان جائو احساساتی به هم پیدا میکنن و شرایط پیچیده ای به وجود میاد....

Mo Yan is a quick-thinking, sharp-witted young aspiring thief, who wants to become the top robber in the field. But when a senior male associate is caught and imprisoned at a powerful court in Kaifeng, where Prince Ning Jin reigns. She decides to infiltrate the court to rescue the associate. But the Kaifeng court’s guardians are a formidable force, and their most outstanding star is the man known as the “Royal Cat” – Zhan Zhao. With impeccable chivalry and outstanding fighting skills, his reputation is second to none.

خلاصه داستان : در سال 2008، لیو ون جینگ فقط یک دختر 19 ساله از روستایی کوهستانی در شانشی بود. او که می خواهد سرنوشت خود را تغییر دهد، به شانگهای می رود و در آنجا با هوآ هوآ، زو وی، زینگ تیان مینگ، کیائو های فنگ و یان لیانگ کان ملاقات می کند. آنها گروهی از مردان و زنان جوان هستند که همگی برای رسیدن به آن در شهر بزرگ تلاش می کنند. لیو ون جینگ باهوش و سخت کوش است. از طریق کمک زینگ تیان مینگ، او در کالج پذیرفته می شود و همچنین شغلی برای فروش شراب قرمز پیدا می کند. افسوس که وضعیت خانوادگی او نابخشودنی است. لیو ون جینگ از آنجایی که پدر و مادرش پیر و بیمار هستند، به شدت به پول نیاز دارد تا جایی که چندین بار فریب خورد و مجبور شد برای کمک به او به دوستانش تکیه کند. ناامنی لیو ون جینگ تنها زمانی افزایش یافت که او شروع به قرار ملاقات با یه هوی کرد. چرخش های اشتباه در زندگی منجر به عواقب بدی می شود. او و یو هوی با هم درگیر می شوند، زینگ تیان مینگ به زندان می افتد و بدتر از همه، مادرش می میرد. لیو ون جینگ با نگاهی به دوستانش که به مبارزه برای ایده آل هایشان ادامه می دادند، زنگ بیداری دریافت می کند و تصمیم می گیرد قطعات را بردارد و از نو شروع کند.

In the year 2008, Liu Wen Jing was just a 19-year-old girl from a mountain village in Shanxi. Wanting to change her fate, she travels to Shanghai where she meets a group of young men and women who are all struggling to make it in the big city. Liu Wen Jing is smart and hardworking. Through the help of Xing Tian Ming, she is admitted to college and also finds a job selling red wine. Alas, her family situation is unforgiving. With both her parents being old and sickly, Liu Wen Jing is desperate for money to the point that she was deceived several times and had to rely on her friends to help her. Liu Wen Jing's insecurities only grew as she began dating Ye Hui. Wrong turns in life lead to dire consequences. She and Yue Hui have a falling out, Xing Tian Ming lands in prison and worst of all, her mother dies. Looking around at her friends who continued to fight for their ideals, Liu Wen Jing gets a wake up call as she decides to pick up the pieces and start over.