خلاصه داستان : من گوت ویلی بازیگر ناموفق ویلی گیمل به عنوان یک پیشگو در تئاتر روی آب زنده ماند. هنگامی که او شغل خود را از دست می دهد، به سرعت توسط یک فروشگاه بزرگ به عنوان "بازیگر" استخدام می شود. گفته می شود که او برای مشتریان خشمگین میله صاعقه را تقلید می کند تا آنها این تصور را داشته باشند که کسب و کار شکایت آنها را جدی می گیرد. از این پس ویلی از یک پانل به پانل دیگر می لغزد. اما چه چیزی...

خلاصه داستان : در پی چندین قتل سریالی، چندین ورثه که با فقر دست و پنجه نرم می کنند، ارثیه ای 10 میلیون دلاری را از آن خود می بینند. درنهایت 6 نفر از افراد ورثه باقی می مانند که یکی از آنها نیز “دی دی” بوده. 5 نفر دیگر قصد جان او را می کنند تا او نیز از مجموعه ورثه خارج شود اما ...

A series of murders eliminates the poverty-stricken heirs to a 10 million-dollar fortune while Didi Dodel, the unsuspecting main heir, blithely escapes the attempts on his life. After a wealthy miser dies and leaves his fortune to Didi and five others, the five each hit upon the idea of eliminating Didi from the list (Didi does not know he has been named), but they do not realize how fate can step in and alter the best and worst of intentions.