خلاصه داستان : در دوران باستان، مردم، خدایان و شیاطین با سه پادشاهی حاکم، شیان، چنرونگ و آئولینگ با یکدیگر همزیستی داشتند. امپراتور شان یان که فرمانروای سه پادشاهی بود به طور ناگهانی درگذشت، اما موفق شد دخترش به نام شیائو یائو را پنهان کند.

In ancient times, humans, gods, and demons lived together, and the three kingdoms of Shennong, Xuanyuan, and Gaoxin stood together. Jiuyao (Xiaoyao) has gone through a hundred years of suffering, losing not only her identity but also her appearance. She settles down in Qingshui Town, becoming Wen Xiaoliu.

خلاصه داستان : سی سال پیش، کیائو زو وانگ و همسرش پنجمین فرزند خود را به دنبا می آورند، اما پس از مدتی همسر زو وانگ به صورت ناگهانی از دنیا میرود و او مجبور میشود که این پنج فرزند را به تنهایی بزرگ کند و …