خلاصه داستان : داستان فیلم درباره مردی به نام راستی ویتنبرگ است که عضو یگان ویژه ی نیروی دریایی می باشد و در تلاش است تا میان زندگی خانوادگی و زندگی کاریش تعادل ایجاد کند. او هر روز و در حالی که از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی رنج می برد، برای حفظ کردن خط میان واقعیت و کابوس هایش مبارزه می کند. راستی خود را وقف تیم و ماموریت خود کرده است و مایل است تا فداکاری نهایی خود را برای برادران همکار و هم تیمی های خود انجام دهد.

Rusty Wittenburg is a Navy SEAL struggling to balance his family life and his job. He fights daily to maintain the line between reality and the nightmares his PTSD conjures up for him. Dedicated to his team and his mission, he is willing to give the ultimate sacrifice for his fellow brothers and teammates.

خلاصه داستان : خلاصه داستان : " نوآ " و " مایکل " در مراقبت پرستار جدید خود یعنی " Leonor " قرار دارند که " نوآ " را " مافوق طبیعی " خوانده‌است . " نوآ " نیز , که در اطراف خود او را احاطه کرده بود , سعی داشت هویت واقعی خود را آشکار کند , ولی طولی نکشید که خود را بسیار بیشتر از

Young Noa and Michael are put in the care of their new nanny, Leonor, who Noa suspects is a malicious supernatural being. Dismissed by those around her, Noa works to uncover Leonor's true identity, but soon finds herself with far more than she bargained for.