خلاصه داستان : چارلی و ایتچی برای یافتن شاخ گابریل به زمین برمی گردند ، اما در طول راه با پسر جوانی به نام دیوید ملاقات می کنند که از خانه فرار کرد.

Charlie and Itchy return to Earth to find Gabriel's Horn, but along the way meet up with a young boy named David, who ran away from home.

خلاصه داستان : در حالی که باند برای دیدن پسر عموی دافنه و تماشای بازی های هایلند به اسکاتلند سفر می کنند، خود را در وحشت هیولای افسانه ای دریاچه نس می بینند.

While the gang travel to Scotland to visit Daphne's cousin and witness the Highland Games, they find themselves terrorized by the legendary Loch Ness Monster.