خلاصه داستان :

Four friends set out to camp together. Along the way, they realize that someone with a caravan is following them and they become uneasy, but they don't mind. Until one of them wakes up in blood in the morning… With Commissioner Cevat getting involved, things will get even more complicated.

خلاصه داستان :

In the middle of the 13th century, following the death of "The Iron Sultan, Alaeddin Keykubat," Mongols attack Anatolian Seljuks to destroy the last power against "The Great Khan". Allegiance or independence turns into an issue of debate among the Seljuk statesmen. A secret resistance is possible. A new and stronger state is not a dream. Emir Celaleddin Karatay, Vizier of Seljuks is to sparkle a nationwide resistance. His way is not predictable.

خلاصه داستان : هاندان که وقتی هنوز بچه محسوب می‌شده اولین فرزندش رو در آغوش گرفته، و سپس دوتای دیگه رو به دنیا آورده؛ اکنون هم به عنوان دستیار مشتری‌های خاص تو آتلیه‌ی مُدی که به نیشانتاشی نقل مکان کرده کار می‌کنه. هاندان برای پرو لباس‌های سالگرد ازدواج زرین و دوندار دمیر شروع به رفتن به خونه‌ی اون‌ها می‌کنه. زندگی هاندان و بچه‌هاش که طی این مدت توجه دوندار رو به خودش جلب می‌کنه، بعد از مهمونی سالگرد ازدواج زرین و دوندار تغییر می‌کنه.