خلاصه داستان : کارتیک دانشکده مهندسی را تمام می کند و آرزو می کند فیلمساز شود. دوستش کریشنا او را به کارگردانی پوری جاگانات می برد و به او دعا می کند که وی را به عنوان دستیار خود برگزیند. در همین حال ، کارتیک به طور تصادفی با دختر صاحبخانه خود جسی ملاقات می کند و در نگاه اول برای او می افتد. با وجود کوچکتر از او ، کارتیک آرزوی خود را برای دوست داشتن ابراز می دارد. پدرش یوسف دخترش را قبول نمی کند که با یک هندو ازدواج کند. جسی بین کارتیک و خانواده اش پاره شده است. آیا کارتیک عاشق بانوی خود خواهد شد و آیا آرزوی خود را برای تبدیل شدن به فیلمساز برآورده می کند
An aspiring Hindu director falls in love with a Christian girl whose parents disapprove of their impending relationship.
-
-
-
-
9 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه