خلاصه داستان : سردبیر سابق یک مجله ی فشن، آیکو (می کروکاوا)، برای پوشش رویداد دوچرخه سواری به ژاپن فرستاده می شود. او با شریک خود در تایوان ملاقات می کند؛ فردی ژاپنی که با یکی از محلی ها ازدواج کرده است. آیکو سپس متوجه می شود که شریکش باردار است و توانایی کمک کردن به او را ندارد.

At 26, editor Kazama Aiko has reached dead ends in both her lovelife and career. She visits Taiwan to cover a cycling event, and meets a young Taiwanese woman named Tonton, who dreams of becoming a model. They eventually set off together on a cycling trip through Taiwan.

خلاصه داستان : ناروس یوتا (نارومی ریکو) یک بچه ی سیزده ساله ی منحصر به فرد است. او قبل از این که صحبت کردن را آغاز کند، توانایی خواندن پارتیتور را پیدا کرد. او اکنون به نقطه ای رسیده است که از پیانو زدن تنفر پیدا کرده است. پدرش هم مانند او صاحب ذوق هنری در نوازندگی پیانو بود اما او نیز به طرز مرموزی در دوران کودکی یوتا، از زندگی اش ناپدید شد. بعد از این اتفاق، مادرش مجبور شد خانه ی اعیانی شان را ترک کرده و به منطقه ای کارگر نشین نقل مکان کند...

Naruse Uta is a "unique" 13 year old child. She possessed the talent to read sheet music even before she could speak, but has now come to the point where she hates playing the piano. Her father was also a piano virtuoso, but mysteriously disappeared from her life at a young age. Because of her father's disappearance Uta's mother had to move out of their posh home and into a far modest working class neighborhood. In this working class neighborhood there is a local grocer. The grocer's son Kikuna Oto happens to be a budding musician, but lacks the drive to truly succeed. That is until Uta Naruse comes into his life...