خلاصه داستان : یک کوتوله آرزوی شاه را که هرچه را که لمس کند به طلا تبدیل شود را محقق می سازد. وقتی پادشاه متوجه شد که دیگر قادر به غذا خوردن نیست، از خواسته اش پشیمان می شود.او با کنار گذاشتن مال دنیا ، سعادت را از ثروت به ژنده پوش منتقل می کند...

King Midas is visited by an elf; the elf turns his cat to gold, then claps his hands and it changes back. Midas begs for the golden touch, but the elf warns him it would be a curse to him. Midas insists. He dances about joyfully at first, but discovers the drawbacks when he sits down to dinner. Fearing death by starvation, he summons the elf and agrees to surrender everything he owns to have the curse lifted.

خلاصه داستان : ساعت به نیمه شب رسیده و خفاش ها از ناقوسخانه پرواز می کنند. سگی در ماه کامل زوزه می کشد و دو گربه سیاه در قبرستان با یکدیگر درگیر می شوند: و این زمان مناسبی برای بیرون آمدن چهار اسکلت از قبر و رقصیدن با یکدیگر است...

The clock strikes midnight, the bats fly from the belfry, a dog howls at the full moon, and two black cats fight in the cemetery: a perfect time for four skeletons to come out and dance a bit.

خلاصه داستان : با الهام از پرواز لیندبرگ از نیویورک به پاریس، میکی هواپیمایی می سازد تا مینی را برای یک سفر متقاعد کند اما مینی همچنان مخالف بوده و...

Inspired by Lindbergh's flight from New York to Paris, Mickey builds a plane to take Minnie for a trip.