خلاصه داستان : لیا، 10 ساله، در یک نیابت بزرگ، پر از روح های گمشده و نیازمندان زندگی می کند. در روز خانه پر از مردم است. شب تاریک است، خالی، فضایی برای خزیدن کابوس های لیا. یک بازدیدکننده کوچک و شبانه، لیا کام را می آورد...

Leah, 10, has terrible nightmares. Her mother seems distant somehow, lost in her thoughts. A small, nightly visitor brings Leah comfort, but soon Leah will realize that her little visitor offers knowledge that might be very, very dangerous.

خلاصه داستان : داستان در مورد دو دانش آموز بزهکار میباشد که توسط معلمشان که دیگر طاقت رفتارهای آنها را ندارد، ربوده می شوند انها از این ماجرا درسی میگیرند که هیچگاه فراموش نخواهند کرد…

Two schoolboy delinquents learn a lesson that they will never forget when a teacher at the end of his tether decides to abduct them.