در دهه 1950، "ورنر هرزاگ" نوجوان مجذوب بازی "کلاوس کینسکی" جوان می گردد. سال ها بعد آنها در آپارتمانی ساکن شده و در پی خشونت های بسیار "کینسکی" حمام خانه را تخریب می کند. در میان این خرابی ها،رابطه ای عاشقانه و محکم شکل می گیرد و ...
در دهه 1950، ورنر هرتزوگ نوجوانی با اجرای فیلمی از کلاوس کینسکی جوان متحیر شد. سالها بعد، آنها در آپارتمانی مشترک بودند که در آن، کینسکی در یک خشم چهل و هشت ساعته، حمام را کاملاً ویران کرد...
در دهه 1950، نوجوانی به نام ورنر هرتزوگ با دیدن فیلمی از کلاوس کینسکی متحیر می شود . سال ها بعد ...
در دهه 1950 ، یک نوجوان ورنر هرتزوگ با اجرای فیلم کلاوس کینسکی جوان تغییر شکل داد. سالها بعد ، آنها در یک آپارتمان مشترک بودند که کینسکی با عصبانیت چهل و هشت ساعته ، حمام را کاملاً خراب کرد. از این هرج و مرج ، یک مشارکت خشن ، نفرت از عشق ، عمیقا خلاق متولد شد. در سال 1972 ، هرتسوگ کینسکی را برای فیلم Aguirre، the قهر خدا (1972) انتخاب کرد. چهار فیلم دیگر دنبال می شود. در این مستند شخصی ، هرتسوگ فراز و نشیب های اغلب خشونت آمیز رابطه آنها را ردیابی می کند ، مکان های مختلف فیلم های خود را دوباره مرور می کند و با افرادی که با آنها کار کرده صحبت می کند
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هنوز نمی توانم مانند کلاوس کینسکی کمک کنم. مطمئناً این برای من ساده است که بگویم، به تازگی او را در فیلم My Best Fiend تجربه کرده ام، اما با وجود (یا احتمالاً با توجه به) دیوانگی، آزار و هیاهو، چیزی جذاب در مورد مرد وجود دارد. او شبیه هیچ سرگرم کننده دیگری نیست. هیچ شخص دیگری به این اندازه دیوانه و مشتاق و در نتیجه خیره کننده نبود. او بیتردید در نوع خود بینظیر بود.
اما، علیرغم اینکه او را بهعنوان یک سرگرمکننده میدانم، نمیتوانم بگویم که به افرادی که نیاز به همکاری با او داشتند حسادت میکنم. در بسیاری از فیلمبرداریهای فیلمهای هیجانانگیز، تیراندازی و توطئه قتل همگی بد نیستند. به خاطر جهنم، آنها با هیچ اصولی معمول نیستند. با این حال در آن نقطه یک بار دیگر، کلاوس کینسکی و ورنر هرتزوگ با افراد عادی فاصله زیادی دارند. هر دو دیوانگی خود را داشتند یکی آشکار و یکی پنهان و هر دو اقدامات خارقالعادهای برای رسیدن به آنچه میخواستند انجام دادند.
من فکر میکنم قطعهای در فیلم My Best Fiend که دیوانگی مشترک آنها را به بهترین شکل نشان داد، داستان پشت زندگینامه کینسکی بود. '. در حال حاضر داشتن خاطراتی که تا حد زیادی ساختگی است، همان چیز قدیمی است، زیرا افراد عموماً در زندگی خود تجدید نظر می کنند، اما اینکه فردی که به او توهین می کنید برای توهین کردن به او کمک کنید، نسبتاً خارق العاده است. سادومازوخیسم و عقب ماندگی در رابطه آنها را توصیه می کند. با این حال، به همین ترتیب عشق خمیده را توصیه می کند. آنها از یکدیگر متنفر بودند، اما یکدیگر را گرامی داشتند. صرف نظر از اینکه چقدر مشتاقانه تلاش کردند، نتوانستند از شناور شدن به سمت یکدیگر دست بردارند.
و به نظر میرسد که این شیفتگی عجیب در تمام مدت وجود داشت. پس از فیلم حیرتانگیز «عیسی»، فیلم با یادآوری هرتزوگ از دوران جوانیاش با کینسکی آغاز میشود. توجه ساده به چیزها شگفت انگیز است. واضح است که کینسکی قبل از اینکه به پناهگاهی که هرتزوگ در آن زندگی می کرد نقل مکان کند، در کاندوی پر از برگ زندگی می کرد. با این حال، در آن نقطه، هنگامی که او حرکت کرد، به تخریب سرویسهای بهداشتی، خراب کردن ورودیها، حمله به کارشناسان تئاتر ادامه داد ("من فوق العاده نبودم! غیر معمول نبودم! من فوق العاده بودم! من دورانی بودم!") و از همه چیز شماره یک من. ، از کسی که به او تخته رایگان، غذای مجانی داد و لباسش را پوشید، به خاطر اینکه پیراهنش را به اندازه کافی بی عیب و نقص فشار نداده بود، تحسین کرد. مرد دیوانه ای بود. با این حال می توانم هرتزوگ جوانی را تصور کنم که با تعجب این ویترین ها را تماشا می کند. اگر با اقبال خوبی، کسی بتواند این انرژی را زینت دهد.
خب، همانطور که فیلمهای هرتزوگ نشان میدهند، او به طور مثبت آن را تجهیز میکند. همان طور که ممکن است، همانطور که انتظار دارید، هرگز عالی پیش نمی رفت. کینسکی به طور مداوم در صحنه فیلمبرداری خراب میکرد و اتفاقات عجیب و غریب به طور فزایندهای بالا میرفتند. با این حال، علیرغم این واقعیت که ایستادن در کنار گوش دادن به هرتزوگ در مورد این قسمت ها به اندازه کافی جذاب است، ضبط واقعی شگفت انگیز است. ما فقط بخشهایی از روایت «فیتزکارالدو» را میبینیم، با این حال تناسب «خفیف» که نشان داده میشود، آنچه را هرتزوگ بهطور مداوم مدیریت میکرد، مشخص میکند. دیوانگی محض! در ضبطی که نشان داده شده است این یک مشاجره بر سر غذا است، اما واقعاً می تواند هر چیزی باشد. مطمئناً، هرتزوگ مکرراً میگوید که کینسکی به کوچکترین دلایل بیرون رانده میشود. با این حال، دیدن کینسکی در زندگی واقعی شگفت انگیز است. او مانند یک حیوان است.
اما علیرغم دیوانگی، فیلم علاوه بر این نشان می دهد که چگونه گرمای کینسکی را منتقل کند. یک فیلم باشکوه در یک جشن سینمایی در آمریکا وجود دارد که در آن هرتزوگ و کینسکی یکدیگر را در آغوش می گیرند و با هم شوخی می کنند. با توجه به آنچه قبل از آن وجود دارد واقعاً شگفت انگیز است، زیرا به نظر می رسد تصور چنین دقایقی بین این دو دشوار باشد. در هر صورت، وقتی آن را می بینید، نمی توانید به این نتیجه نرسید که این دو مرد واقعاً دوستی عمیقی با یکدیگر داشتند. علاوه بر تحقیر، ستایش زیادی بین آن دو وجود داشت. من علاوه بر این، فیلم پونگو را از روایت «فیتزکارالدو» دوست داشتم. باز هم میبینید که کینسکی در حالی که دستان فیلمبردار را میبندد، تفکری را میبینید.
اما اگرچه فیلم چیزهای زیادی در مورد کینسکی آشکار میکند، اما هرتزوگ در واقع چیزی شبیه به یک راز باقی میماند. واضح است که او کینسکی را گرامی می داشت و از آن متنفر بود. صحنه ای وجود دارد که هرتزوگ در حال گفتگو با یک هنرمند عکاس است و او از ناکجاآباد عمدتاً بدبخت به نظر می رسد، عملاً شبیه یک مرد مجرد است. اما ما هرگز واقعاً اجازه نداریم به ذهن او وارد شویم. در واقع، کوچکترین نکته ای وجود دارد که او می گوید که کینسکی معتقد بود که مضطرب است، اما به ما تضمین می دهد که از نظر بالینی سالم است. با این حال، همانطور که او در آنجا باقی می ماند و درختی را در چنگ می گیرد، بسیار دیوانه به نظر می رسد. بعلاوه، تا آنجا که ما میدانیم او احتمالاً میتوانست باشد، یا ممکن است دیوانگی خود را داشته باشد، زیرا کدام فرد منطقی میتواند بیماری کینسکی را تحمل کند؟
اما دیوانه یا نه، مهم نیست. فیلمهایی که هرتزوگ و کینسکی با هم ساختهاند از بهترینهای روی کره زمین هستند و روایت هرتزوگ برای شریک زندگی و همراهش یک شناخت خیرهکننده، سرگرمکننده، ناراحتکننده و در نهایت تکاندهنده است. دقایق پایانی، به طور خاص، من گرامی.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بهترین جانور من، تفسیری از رابطه و تاریخچه کارکردی بین تهیه کننده ورنر هرتزوگ و هنرمند کلاوس کینسکی (توسط خود هرتزوگ)، در بیرون از یک روایت قرار می دهد که هرتزوگ با بخشی از اعضای سرگرم کننده صحبت می کند و چیزی شبیه به یک گروه در آن شرکت می کند. ساختههای فیلمها (آگویر، وویژک، نوسفراتو، فیتزکارالدو، و کبرا ورد، اولین و سومین فیلمی که من دیدم). با این حال، این کمتر از یک نوع غرفه اعتراف از هرتزوگ است، مجموعه ای از داستان ها، داستان های تکان دهنده، و در مجموع گذر ذهنی از بینش های کلی با دیدن تلاش های هماهنگ آنها به عنوان سرگرم کننده و رئیس. بخشی از این بینش، بدیهی است که کاملاً درست است. هرتزوگ، بهطور مداوم تهیهکنندهای که نیاز به بالاترین سطح کنترل داستانهایش درباره دیوانههای تثبیت شده روی اهدافی دارد که غیرقابل تصور به نظر میرسند یا در موضوعاتی که تا آنجا که میتوان انتظار میرفت تاریک و ناراحتکننده (بدون اینکه بیش از حد واقعبینانه) از هم جدا شده بودند، تثبیت شوند. «شخصیت» خودش به عنوان کینسکی، که میتوانست از ترس یک زنبور در یک ثانیه ترسیده باشد، و رفتارهای بعدی مثل کسی است که بچهاش را کشته است، وقتی که به طور کلی اسپرسو ولرم است.
کینسکی، در بخش عمدهای از ضبطهایی که در My Best Fiend پیشرفته است - حتی ضبطهایی که اساساً درست از خود آثار هرتزوگ حذف شدهاند - به مشخصات این مرد میافزاید. از سوی دیگر، دیدن انفجار بزرگ خشم او نسبت به یک کارگردان آفرینش در تنظیم یکی از فیلمها جالب و شگفتانگیز است، در حالی که همانطور که هرتزوگ بیان میکند «در مقایسه با فورانهای متفاوت او، این میزان خفیف بود». به همین ترتیب، دیدن او در حال انجام نوعی عیسی بازی یا یک درس غیرعادی در آغاز بهترین شیطان من است، جایی که او مانند بخشی از یک نیمه خدا و نیمه اصیل است، از زمین می افتد. و با این حال، اندکی ضبط، در کنار بخشی از داستانها، به همین ترتیب چیزی را برای او روشن میکند، یک دست اسکیزوفرنی میتواند بسیار دشوار باشد و در نهایت اگر در نقطهی کانونی توجه نباشد، تصویر از خود به هم میپیچد. از سوی دیگر می تواند ماهرترین سرگرم کننده در این سمت از عکس هاوارد هاکس باشد. دیدن دو مصاحبه شونده که بهترین نظرات را در مورد کینسکی دارند - همبازی های زن او از ووکزک و فیتزکارالدو - جالب است. شاید چیزی وجود داشته باشد که کینسکی به جای اینکه به سادگی از خشم بیمار دور شده باشد، مرد نمونه است. او به عنوان فردی شیرین و مهربان به تصویر کشیده شده است و به طور استثنایی پذیرای همبازی های خود از جنس دیگر است. در هر صورت، با مردها، چه کسی میداند.
ادای احترام از هرتزوگ به چیزی بسیار جذاب عمل میکند، نه بهعنوان نمایه احساسی یک سرگرمکننده و یک نیمه همراه (اشتباه، وحشی). به همین ترتیب، فیلمی درباره هرتزوگ نیز هست، در مورد اینکه چگونه او از اینکه مجبور است هیولا را رام کند، به شیوهای صحبت میکند. داستان نزدیک به باورنکردنی تضعیف قتل و خود ویرانگری هرتزوگ با فرض اینکه کینسکی از آگوئرو قدم زد، شاید دقیقاً به ستاره اش نشان داده نمی شود که رئیس خودش اساساً مثل او دیوانه است، با این حال او آنچه را که انجام می دهد به همان شکلی در نظر می گرفت. یک راه جدی، در حالی که احتمالاً نه بیشتر از او در سطح متخصص. حتی یک صحنه سازگار (تنها صحنه ای که هر دو مرد به زبان انگلیسی صحبت می کنند) وجود دارد که در آن به نظر می رسد در مورد اینکه چرا اینقدر مکررا با هم همکاری می کنند منطقی تر هستند. با فرض اینکه از همه اینها هر چیزی که میتوان به آن نیاز داشت، این است که ما میتوانیم جنبههای خاصی از چند خلاقیت آنها را ببینیم، در حالی که Nosferatu و Cobra Verde یا کنار گذاشته میشوند و یا صرفاً به طور خلاصه در پایان به آنها اشاره میشود. به همین ترتیب یک صحنه اضافی وجود دارد که در آن هرتزوگ در حال فکر کردن به نمایشگاهی از عکسهای کینسکی و خودش است. علاوه بر این، به نظر میرسد هماهنگی بین شناخت یک طرف یا طرف دیگر از شخصیت بازیگر، لزوماً در همه موارد به طور مطلق تغییر نمیکند. در پایان ما تقریباً نیاز داریم که بیشتر از آنچه ارائه شده است ببینیم و بفهمیم.
اما آنچه در My Best Savage است برای فداکاران فداکار رئیس و مهماندار و به عنوان کسی که وارد شدن بیشتر به حرفه فیلمساز (و نگریستن به کینسکی به عنوان پاسخ دیوانه وار آلمان به آل پاچینو - یک سرگرم کننده با قدرت و انرژی و تخصص بیست سرگرم کننده همه در چشم ها و ویژگی های خاص)، کار بسیار خوبی است که توسط افراد نیز دیده می شود. که حتی یکی از پنج فیلم رئیس و ستاره را ندیده اند. این یک تلاش هماهنگ بسیار عجیب، فوق العاده عصبی و در هر صورت سازنده است که در حال حاضر برای نوعی ترکیبی از کشف، فداکاری، و وضوح طولانی مدت ایجاد کرده است. علاوه بر این، فوق العاده سرگرم کننده است.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"Mein liebster Feind" یا "بهترین شیطان من" یک فیلم روایی آلمان غربی محصول سال 1999 است و مقالهنویس و رئیس هزار سال قدیم را با My Best Fiend 95 دقیقهای در اینجا بر روی یک یادداشت بسیار خصوصی و استثنایی قانعکننده بسته است. شخص اصلی My Best Fiend هر چند وقت یکبار در عنوان هم ثبت می شود. این بچه هولناک کلاوس کینسکی با بازیگری بلوندی است. زمانی که My Best Fiend ساخته شد، او قبلاً برای مدت زیادی مرده بود و این به نوعی خداحافظی هرتزوگ با شریک دیرینه اش است. این تیم روی دسته کوچکی از فیلمهایی که عموماً جزو بهترینهای مجموعههای آثار هرتزوگ و کینسکی هستند، همکاری کردند. با تماشای My Best Fiend متوجه میشویم که هرتزوگ نیز خود نظم خاصی از جنون آورده است که به او در اقتباس از شخصی که کینسکی بود کمک کرد. علاوه بر این، بدیهی است که هرتزوگ نیز ارادت زیادی به ارمغان آورد و این در چند صحنه در اینجا مشخص می شود. یکی زمانی است که هرتزوگ در یک صحنه به ما اطلاع میدهد که چگونه کینسکی آنقدر عصبانی بود که میخواست صحنه را ترک کند و در ذهنیت فیلمسازی برنگردد، وقتی هرتزوگ اسلحهای را ربود و به کینسکی گفت که به هیچجا نمیرسد. قبل از اینکه هرتزوگ هشت راب را در سر کینسکی و یکی را در سر خودش بگذارد. این بخش به طور کلی روایت را به خوبی نشان می دهد. بسیاری از آن در مورد تضاد تخیلی بین این دو قهرمان است و اینکه چگونه دیوانگی در هر مورد به طور استثنایی در موارد آنها بسیار جذاب بود. هرتزوگ به وضوح نقش مهمی را بر عهده میگیرد و سرنوشت او نزدیک به کینسکی است، با این حال هرگز احساس نمیکنید که این روایت در مورد شخص دیگری غیر از کلاوس کینسکی است.
هرتزوگ به طیف وسیعی میپردازد. از جایی که او و کینسکی قبلاً در آن همکاری داشتند، به ویژه در زمینه های فیلم، اما علاوه بر مکان هایی که به روشی جایگزین به او پیوستند. یک مدل برای آخرین گزینه، اتاق زیر شیروانی در اولین صحنه های مطلق است. هرتزوگ به ما اطلاع میدهد که چگونه در زمانی که در این کاندو زندگی میکرد، به طرز مشمئزکنندهای با همه افراد آنجا رفتار نادرست داشت و چگونه در خشم خود دستشویی را از بین برد و به دنبال یک ستوننویس رفت. ستون نویس کینسکی را بزرگ خواند و کینسکی آن را از دست داد و به دنبال مرد رفت و گفت که او فوق العاده نیست و خداگونه است. بدون شک این یک موضوع رایج در اینجا است. کینسکی از وحشتناک ترین نوع خود شیدا بود و هرتزوگ همچنان به موقعیتی اشاره می کند که در آن کینسکی بارها و بارها آن را نشان داده است. همچنین ملاقات هایی با افرادی که کینسکی در فیلم My Best Fiend های هرتزوگ با هم بازی کرده اند، مانند اوا ماتس و کلودیا کاردیناله وجود دارد. این دو نفر کلاوس کینسکی کاملاً متفاوت را به تصویر می کشند، مردی حساس و ظریف که در مواقعی بسیار ترسو بود. شاید این همان چیزی است که کینسکی نسبت به همبازیان زن خود شبیه بود. در هر صورت، این به نحوی مناسب است و من هرگز این بیان را نداشتم که هرتزوگ یا هر شخص دیگری در اینجا چیزهایی را می سازد، علیرغم این واقعیت که هرتزوگ می توانست با توجه به اینکه چقدر راوی خارق العاده ای است.
/> در کل، به نظر من این یک روایت بزرگ بود. این ما را به طور کامل در مورد محدودیتهایی که کینسکی را به فردی مهربان و سرگرمکننده تبدیل میکرد، آموزش داد. علاوه بر این، در صورتی که این یک چیز مثبت یا منفی بود، باید خودتان انتخاب کنید. به احتمال زیاد هیچکس بهتر از هرتزوگ نمیتوانست آن را بهخاطر تمام زمانی که آن دو با هم گذراندهاند، گفته باشد و My Best Fiend ترکیبی از حسابهای ویدیویی فعلی (از سال 1999) و حسابهای قدیمی است که کینسکی را در زندگی واقعی نشان میدهد، برای مثال راه که او به دنبال افراد گروهی یا صحنه هایی از نمایش تک نفره خود به عنوان عیسی می رود. متوجه میشویم که کینسکی اغلب نمیدانست چگونه به موقع از شخصیت برای کارهای آینده فرار کند و حملاتی که من به آنها اشاره کردم معمولاً زمانی اتفاق میافتند که او به درستی با خطوط خود آشنا نمیشد، بنابراین سعی میکرد به سایر افراد غیرمجاز سرزنش کند. اعتماد کن هیچ کس ناامیدی های او را درک نمی کند. بدیهی است که این روایت قبل از این ادعاها در مورد پدوفیلی و همخونی از سوی یکی از دخترانش مطرح شده است که با فرض صحت این ادعاها، شخص را در فضایی کاملاً منحصر به فرد قرار می دهد. من فکر میکنم جدا کردن فرد محرمانه کلاوس کینسکی از کلاوس کینسکی هنرمند دشوار است، اما شاید این توضیحی است که به او اجازه میدهد به اوج فوقالعادهای برسد و بارها و بارها نمایشگاههای خیرهکننده برگزار کند. من نمی دانم. با این حال، من در واقع متوجه می شوم که با انرژی این موارد را تا حدودی کمتر از 100 دقیقه پیشنهاد می کنم. یک نیاز غیرقابل انکار برای هر فردی که کینسکی را و همچنین هرتزوگ را دوست دارد.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مدت زیادی نیست که به دنبال حرف اول مطلق فیلم ورنر هرتزوگ بودم. به عنوان یک واقعیت که در طول این ماه مشابه اتفاق افتاد (زمانی که من Nosferatu: Ghost der Nacht را تماشا کردم). در حال حاضر چهار فیلم از پنج فیلمی که هرتزوگ و کلاوس کینسکی ساخته اند را به عنوان رئیس و سرگرم کننده با هم دیده ام (کبرا ورد تنها فیلمی است که هنوز آن را تماشا می کند، اما در حال حاضر آن را در دی وی دی دارم) بنابراین زمان تماشای بهترین های من فرا رسیده بود. بالاخره هیولا واضح است که اکنون من کاملاً به ساخت هرتزوگ علاقه دارم، این روایت برای هر علاقهمندی که هرتزوگ و بازیگری کینسکی ساخته است یک نیاز غیرقابل انکار است. به هر حال این سوژه بیش از یک نمایش جذاب است.
به یاد میآورم که اولین باری که ارائهای از کینسکی را تماشا کردم در فیلم My Best Fiend محصولات ارگانیک از اشتیاق بود. تا آن زمان متوجه نشدم کینسکی کیست و آن فیلم را یک بار دیگر تماشا نکردم (من آن را روی VHS دارم و در حال حاضر دستگاه ضبط ویدیویی در دسترس ندارم) اما واقعاً آن را کمی به یاد میآورم. . من آن را بهعنوان جزئی از جعبهای از آثار هنری پیشنهادی دارم و آمیزشهای شبیهسازیشده زیادی دارد، بسیار صریح. بعداً کینسکی را در فیلم My Best Fiend For A Couple of Dollars بیشتر دیدم، فیلمی که دوستش داشتم و به هر حال کینسکی در آن عالی است، تا این ماه بود که، همانطور که گفتم، بالاخره یک فیلم هرتزوگ را تماشا کردم و به سرعت لس را به یاد آوردم. محصولات طبیعی از انرژی اساساً من همیشه آن فیلم سرجیو لئونه را با نوسفراتو: Ghost der Nacht and Aguirre, der Zorn Gottes به یاد میآورم. احترام واقعی خود را برای Kinski شروع کردم.
فیلمهای گروه Herzog/Kinski فراتر از خارقالعاده هستند. بسیار جذاب و هر یک از آنهایی که من دیده ام با یک کینسکی عالی. بهترین شیطان من روایتی است که فقط برای افرادی نمایش داده می شود که به دلایل روشن آن فیلم ها را دوست دارند. بهعلاوه، نشان نمیدهد کینسکی چه کسی از آنچه هرتزوگ با او زندگی میکرد جدا شده است، اما او با چیزهای زیادی، چیزهای جالبی پیش میبرد. ما هرتزوگ را در حال بازدید از نقاطی می بینیم که کینسکی باعث شد یک موی نقره ای دیگر در سر هرتزوگ ظاهر شود. علاوه بر این، هرتزوگ از مونیخ شروع میکند، جایی که خانهاش را به کینسکی داد (نمیدانستم که کینسکی 16 سال از هرتزوگ تثبیتتر بود)، جایی که او کینسکی، شخصیت او را میشناخت. ضبط خلق فیلم ها واقعاً جذاب است. کینسکی دیوانه بود، فقط. یادم میآید که همین اواخر وقتی با پسر عمویم درباره فیلمهای هرتزوگ/کینسکی صحبت میکردم، گفتم «خواندم که کینسکی دیوانه است» و او گفت «اما چرا؟» من چیزی شبیه به "خوب او به شخص خدمه شلیک کرد" پیشنهاد دادم: "خب بدون شک این یک نوع دیوانگی است" پسر عمویم گفت. من به این ارجاع می دهم زیرا قبل از تماشای این فیلم، بسیاری از مطالب کینسکی را عمدتاً در وب خواندم و بخش عمده ای از اظهارات هرتزوگ از My Best Fiend می آید. بدیهی است که هرتزوگ از این مکان ها بازدید کرده و همچنین با بخشی از بازیگران و گروهی که با او و کینسکی کار می کردند ملاقات کرد. به این دلیل استثنایی است که هرتزوگ را در حال برقراری ارتباط به زبان اسپانیایی، آشکارا آلمانی و توصیف به انگلیسی تماشا می کنیم. ما علاوه بر این دو سرگرمی را می بینیم، یکی از وایزک (آنها از جایی که به وایزک شلیک کردند بازدید کردند) و دیگری از فیتزکارالدو. اوا ماتس در کن برنده شد، اما کینسکی برنده نشد و شنیدن اینکه هرتزوگ می گوید کینسکی چیزی شبیه به "من به کمک مالی نیاز ندارم، می دانم که یک نابغه هستم" را بیان کرده است، بسیار سرگرم کننده است.
به اندازه کافی جذاب است که به طور موثر بگوییم که ارزش تماشا کردن را داشت. بدیهی است که هرتزوگ زمانی که با هم بودند یک آدم عادی و کینسکی دیوانه بود، اما هرتزوگ به همین ترتیب دیوانه بود، او نوعی پوچ بودن دیگر دارد. تعداد زیادی عکس خارقالعاده، اما یکی از بهترین انتخابهای من، نقطهای است که فکر میکنم پس از سالهای معینی در کلرادو، دوباره با هم ملاقات میکنند. آیا این همه سعادت است و با آن من حدس می زنم تعداد زیادی از کسانی که هر دو را می دانستند می توانند چیزی مانند "چه کسی می تواند این دو را درک کند؟" فکر می کنم به همین ترتیب فیلمی از نبرد بین کینسکی و یک سازنده وجود دارد و مشخصاً نبردی برای این است. غذا. ببینید کینسکی چگونه به هرتزوگ می نگریست. من هر دو را برای آن چهار فیلمی که دوست داشتم و به زودی اعتماد دارم، می توانم بگویم که عاشق پنج فیلم گروه هرتزوگ/کینسکی هستم. این تنها روایت دوم هرتزوگ بود که من آن را تماشا کردم، دیگری مرد گریزلی بود و برای من آن فیلم یک توقف نمایش است. این یکی باید هر زمان که بخشی از آن پنج فیلم اشاره شده را مشاهده کردید رعایت شود.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نام کلاوس کینسکی، به عنوان یک چهره در فیلم My Best Fiend، ویژگی عملاً افسانه ای دارد. او به شایستگی هم به عنوان نیرویی نفس گیر شناخته می شود که باید به عنوان یک سرگرم کننده، همانطور که در فیلم My Best Fiend هایش یافت می شود، و هم به عنوان یک هیولای هولناک یک مرد شناخته می شود، همانطور که رفتار او در صحنه فیلمبرداری و ادعاهای دخترانش بر آن تاکید می کند. با این وجود، واقعیت موضوع تا حدودی بیش از آنچه این قطبیت پیشبینی میکند، مبهمتر است، و ورنر هرتزوگ، تهیهکننده فیلم باورنکردنی، به خوبی این موضوع را در «بهترین شیطان من» نشان میدهد.
شاید فیلم باز کمتری وجود داشته باشد. من از آن لذت می بردم، با این حال از نظر منطقی می توان بدون شک این را به دارایی های محدود آثار برجسته نسبت داد. به سختی می توان مدت زمان زیادی از فیلم را برای ضبط روی زمین در پس زمینه صرف کرد. به همین ترتیب فوق العاده ضروری است که این عنوان کاملاً بیشتر از آنچه انتظار داشتم تنظیم شود - بدنامی کینسکی خود را توجیه می کند، و همچنین تحقیر سازمانش با هرتزوگ. با این حال جناس در آن سه، "بهترین شیطان من"، واقعاً تصویر دقیق تری از ارتباط بین مردان است که هرتزوگ گفته است. تصویر به تار دو آهنربا که روی یک ریسمان ادغام شده اند به حدی برخورد می کند که شفت های مخالف آنها بی وقفه یکدیگر را دور می کنند، حتی اگر به هم متصل باشند: کینسکی ممکن است یک جانور ناپایدار بوده باشد، در این مرحله هرتزوگ بی درنگ به خود اعتراف می کند. شخصیت قدرتمند، و توازن دور از استرسی که آنها در طول پنج فیلم به دست آوردند، مشارکتی بود که شبیه هیچ فیلم دیگری نبود. داستان های متعددی در مورد این 100 دقیقه از انفجارهای کینسکی و تأثیری که او بر اطرافیانش داشت برای ما گفته شده است، با این حال به ما نیز گفته شده و نشان داده شده است که به همان اندازه که او معمولاً بی رحمانه بود، نمونه هایی از گرما و ظرافت پیش بینی نشده وجود داشت. تکمیل کننده این نکته، آخرین عکسهای فوری روایت، رویایی را به وجود میآورد که منشأ کینسکی بود و قطعاً ماندگارترین خاطره من از تماشای آن خواهد بود.
حتی کنار گذاشتن چیزهای قابل توجیه. فقدان فیلمی از تطبیقهای کینسکی در مجموعههای فیلم، و با درک دیدگاه منصفانهتر در اینجا، در هر صورت ادعا میکنم که به نظر میرسد «بهترین شیطان من» تا حدودی کم است. بخش اعظمی از طول اساساً شامل مرور دقیقههای هرتزوگ از گذشته مشترکشان یا بازگشت به مناطق ضبط قابل توجه است. در واقع، حتی در جایی که به دیگران زمان داده میشود تا به شناسایی بپیوندند، هرتزوگ بیشتر صحبتها را انجام میدهد. از میان زوج دیگری که جلوی دوربین معرفی میشوند، به نظر میرسد که اوا ماتس به تنهایی واقعاً فرصتی برای نمایندگی کردن خود پیدا میکند. با توجه به ارزشی که دارد، تصور میکنم در صورتی که روششناسی کاملتری برای بررسی تلاشهای هماهنگ کینسکی هرتزوگ در نظر گرفته میشد، این عنصر بیتردید مهمتر بود. بنابراین از این نظر ترسیم یک مرکز عملا خاص تا حدی قابل توجه تر است.
به هر جهت من فکر نمی کنم که این یک تجربه نظرسنجی را که انتظارش را داشتم کامل برآورده کند. من نیازی به احساسگرایی و لباسهای کثیف ندارم، و اینکه هرتزوگ دیدگاه گستردهتری در رابطه با همراهش نشان میدهد چیزی است که میتوانم به آن احترام بگذارم. باز هم، خوشحالی کمی از طرف خارجی ها ممکن است مزیتی برای متعادل کردن فیلم باشد. با این حال، در پایان روز، «بهترین شیطان من» مروری گیرا از یک مرد خاص و یک رابطه خاص است که در سوابق تاریخ فیلم ماندگار خواهد شد. شاید دیدن آن یکسره نباشد، اما در صورتی که این فرصت را پیدا کردید، بدون توجه به ارزش دیدن آن است، و به طور کلی برای سینمافیل های مشتاق و همچنین طرفداران متعصب کینسکی یا هرتزوگ توصیه می شود.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نظر می رسد هرتزوگ این را در پاسخ به مجموعه خاطرات «بدوی» کینسکی با نام «همه چیزی که واقعاً می خواهم عشق است» ساخته است که در آن کلاوس، مسبب تمام مشکلات خود تا آخرین لحظه، بهترین سطرهای آخر یک کتاب تمام دوران را می نویسد. پس از اینکه معشوقهاش او را به دلیل انکار پذیرش فرزندش ترک میکند، این مرد تخریبشده برای جمعی با هرتزوگ در ترمینال هوایی میرود. چیزی شبیه "من به ترمینال هوایی می روم. هرتزوگ از در ظاهر می گذرد. او مرا در آغوش می گیرد. احساس بیماری می کنم." منفی نگری کینسکی در مورد دنیای سرگرمی کتابی را به ارمغان آورد که حداقلی از برخوردهای کاری او را آشکار می کند، اما در عوض مجموعه ای بی پایان از تجربیات جنسی، نه یک دلهره، را برای اهداف تمسخر آمیز فهرست می کند. در یک مدخل گویا، او بیش از یک زن از ظرفیت استثنایی خود برای رسیدن به اوج بدون ایجاد غوغای انفرادی وحشت دارد. شفاف سازی انتخابی غیرقابل انکار او هرگز واضح به نظر نمی رسد. این خودمانی دائمی در My Best Fiend بسیار ترسیم شده است، اما هرتزوگ کتاب را به عنوان رویا به تصویر میکشد و کینسکی به او گفته بود که تمام صفرا علیه او این است که «فضهای» را برآورده کند که جز اگر خاک بود آن را نمیخرید. مطالعه کردن ما فقط حرف هرتزوگ را برای این موضوع داریم، با این حال من در مورد حمله کینسکی به هرتزوگ نیز مشکوک بودم، زیرا او تضمین میکرد که او فقط برای پول نقد فیلم میسازد و آنها را به عنوان «سطل زباله» میدید. با این حال، نمیتوانست هزینهی قابلتوجهی برای پرداختن به فیلمهای خانگی صنعتگران آلمانی داشته باشد و مشکوک است که او رضایت میدهد چنین فیلمهای بیشماری را با کسی که اعلام میکند نفرت دارد، کنار بگذارد، مگر اینکه الهامات عمیقتری وجود داشته باشد. مسلماً، مدتها پس از ساخته شدن «آگوئرو» در حال در آغوش گرفتن دیده میشوند و پوزخند کینسکی گرم است. پس چه چیزی او را برانگیخت؟
کینسکی هرتزوگ را در کتابش مردهای به تصویر میکشد، اما بدوی یکی از فیلمنامههایش را ترجیح میدهد، «این شانس است» و سبک آهنگسازی خودش شاید نشان دهد که این ارتباط بین این دو مرد کینسکی نیز در کتاب ستایش بیابان را حفظ کرد، اما هرتزوگ این را در فیلم My Best Fiend رد میکند و بیان میکند که کینسکی هرگز به بیابان نزدیک نشده است. بنابراین به احتمال زیاد این کتاب بافتی از دروغ بود، My Best Fiend به سختی می تواند مقابله کند زیرا خود فیلم نوعی «دروغ» است. هیچ توجهی به یکی از توضیحات انتقادی پشت تحقیر همیشگی کینسکی نسبت به هرتزوگ در کتاب نشده است، یعنی اجازه ادعای او به یک لمور برای خفه شدن فقط برای «گرفتن».
همانطور که به پایان می رسد، این بیشتر در مورد تمایل هرتزوگ برای اسطوره سازی خود در مقابل «دوست» خود، کاری که او قبلاً در ساختار روایی انجام داده است. پرمدعای او چنین است، او یک بار در فیلم My Best Fiend بیان کرد که با فرض اینکه یک چیدمان واقعاً قابل توجه است، باید به سمت آن رفت، صرف نظر از اینکه بیشتر مسیر در سراسر آلمان بوده است یا خیر! تمایل او به اینکه یک مرد واقعاً خارقالعاده باشد و کشتی بخار را بر فراز کوه بکشد، روایتی مبهمتر را ارائه کرد که توسط شخص دیگری ساخته شد که در آن ادعا میشود متخصصان توسط ارتش برای کمک به هرتزوگ محدود شدهاند و او با این کار دست داشته است. وجود افراد محلی خاص اگرچه My Best Fiend خلق «فیتزکارالدو» را مدیریت میکند، اما تصویری که هرتزوگ به ما اجازه میدهد از خودش ببینیم، تصویری بیضرر است، تاکید بر تناسب کینسکی و ناامید شدن مردم محلی از او، با این حال این تصویری آرام است که باید به آن بپردازید. مراقب باشید.
خیلی ها غر می زنند که ما به اندازه کافی نمی بینیم، با این حال فکر می کنم که می بینیم. تصویر کلی یکی از دو هدیه منصفانه است که در یک مبارزه طولانی بار شرکت کرده اند، در مقابل دو هیولا که در صحنه جهانی مبارزه می کنند.
دانلود فیلم My Best Fiend 1999 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این روایت جذاب دقیقاً درباره یک روانی نیست. حول و حوش دو دیوانه است. در حالی که از همان ابتدا کاملاً واضح است که کلاوس کینسکی یک توپ عجیب و غریب است، اما به طور فزاینده ای آشکارتر می شود که خود ورنر هرتزوگ نیز یک فرد واقعاً دیوانه است. برای هرکسی که آگویر، خشم خدا یا فیتزکارالدو را دیده است، این موضوع هیچ کس را شوکه نمی کند، با توجه به اینکه آن دو فیلم بدون توجه به تلاش های دیوانه کننده ای بودند. پایین رفتن از آمازون بر روی پانتونهای خام و حمل کشتیهای بخار بر فراز شیبها، تمرینهایی نیست که توسط تولیدکنندگان معمولی انجام شود. بارها و بارها ساختن فیلم با کینسکی شاید فکری کمتر عادی بود، اما هرتزوگ پنج فیلم برجسته با این بیمارترین سرگرم کننده ساخت. فیلم های واقعی کاملا غوطه ور و جالب هستند. این روایت نیز به همین منوال است.
پس از خواندن تاریخچه شخصی کینسکی 'Kinski Uncut' من هیچ فریبکاری درباره آنچه که قصد داشتم در اینجا تجربه کنم نداشتم. کتاب یک رکورد بسیار غیر معمول است. واضح است که هرگز سابقه شخصی ستاره ای مانند این سابقه نداشته است؟ این که مملو از خصومت، دیوانگی و جزئیات زشت تلاش های جنسی او بود، توسط یک فرد دیوانه ساخته شد. کینسکی واقعاً حول حرفه سینما تمرکز نداشت، او به طور قابل توجهی بیشتر بر روابط جنسی خود متمرکز بود و در تمسخر وحشیانه افراد مشهور خجالتی نبود. به عنوان مثال، او شغلی را که فدریکو فلینی به او پیشنهاد داده بود به این دلیل که پول نقد کافی نبود، رد کرد، او فلینی را با عبارت «برو و خودت را در خر» توجیه کرد. نمیتوانستم تصور کنم که تام هنکس این موضوع را به صراحت به استیون اسپیلبرگ بیان کند. در کتاب نیز، کینسکی پیوسته بیزاری جدی خود را از هرتزوگ روشن می کند. هرتزوگ در کتاب «بهترین رستاخیز من» پیشنهاد میکند که این دو مرد با هم توهینها را کنار هم بگذارند تا کتاب را پر انرژیتر کنند. من در واقع نیاز به تأمل در صحت این مورد دارم، زیرا عجیب به نظر می رسد. با توجه به آنچه من دیدم، کینسکی برای فکر کردن به افسرده کردن به کسی، به ویژه ورنر هرتزوگ، نیازی به کمک نداشت. احساسی شما واقعاً هرگز نمی توانید از درجه واقعی واقعیت مطمئن باشید و هرگز نخواهید بود. به هر حال، بهترین هیولای من یک فیلم شگفت انگیز است. هرتزوگ برای طاقت فرسا بودن مجهز نیست و در مجموع ماهیت ارتباط بین این دو فرد برجسته را به خوبی درک می کند. با افراد مختلفی نیز صحبت شده است که با این مردان در My Best Fiend ها کار کرده اند و این ترتیب فوق العاده ای به داستان می بخشد. در حالی که فیلم افسانهای از کینسکی وجود دارد که قابل قدردانی است، از دیوانگی بیتقلب اعدام قهرمان عیسی مسیح او، فریادهای شدید او بر سر یک اعتراض جزئی در کنار هم قرار دادن غذا با توجه به ترتیب فیتزکارالدو، تا ظرافت قابل توجه همکاری او. با یک پروانه.
My Best Fiend یک مورد منحصربهفرد است از این نظر که میتوان بدون توجه به اینکه اطلاعاتی در مورد فیلمهای ساختهشده توسط دو شخصیت اصلی ندارید، به سادگی خوشحال شد. این دو مرد به سادگی بیش از حد نامنظم هستند و رابطه آنها آنقدر پر بار است که حساب رابطه آنها به خودی خود کافی است. برای متعصبان خود فیلم های سینمایی، بدیهی است که این امر یک ضرورت است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.