در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم My Way Home 1965... لطفا منتظر بمانید ...
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، پسری هفده ساله در مناطق روستایی سرگردان است. او توسط سربازان روسی دستگیر شده و سپس آزاد می شود اما پس از مدتی بخاطر پوشیدن یونیفرم آلمانی دستگیر شده و زندانی می شود. او در زندان با یک سرباز جوان روس دوست شده و...
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ، یک پسر هفده ساله در حومه شهر سرگردان است. او توسط نیروهای شوروی دستگیر شد ، سپس آزاد شد ، سپس یک بار دیگر اسیر شد - پس از اینکه لباس آلمان را برای گرما پوشید - و در یک پادگان دور افتاده زندانی شد ، جایی که با یک سرباز جوان روس دوستانه ای برقرار می کند. تلاش های او برای بازگشت به خانه اصل My Way Home غنایی شگفت انگیز را تشکیل می دهد ، که تمام مضامین ثابت کارگردان را به نمایش می گذارد: حضور روانی منظر ، تصادفی بودن خشونت ، طبیعت دلخواه قدرت
دانلود فیلم My Way Home 1965 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یانچسو برای جمعی از تهیه کنندگان فیلم مهم بود، که در زمان مشابه در مکان های بهتر، تا حد زیادی تحت تاثیر یکدیگر و جزر و مدی که به راه انداخته بودند، غرق شدند تا در کار خود به مسائل تشخیص نگاه کنند - حافظه ناهموار، تصویر منحصر به فرد. از خود و احساسات، چگونه دیدن داستان را شکل می دهد. از آنجایی که حل شده است، میتوانیم ببینیم که آنها تمامیت یک ساخت مشابه نیستند. برای مثال میتوانیم ببینیم که برگمان به طور قابل ملاحظهای قدیمیتر از آنتونیونی بود. کنجکاوی گدار دیگر شوخی نیست.
به نظر میرسد ژانچو با نگاهی به گذشته توسعه یافته است.
اکثر فیلمهای او در این دوره درباره جنگ هستند. در این ظرفیت خوب هستند، بهتر از هر چیز دیگری توسط هر شخص دیگری. و جنگ (معمولاً جنگ جهانی دوم) از نظر افرادی که از آن به عنوان جوانان مستعد جان سالم به در بردند، یک تهدید بالقوه بود، بنابراین تجربه بسیار خصوصیتری نسبت به ما در حال حاضر بود، که از راه دور توسط فیلم تلویزیونی جنگ نسبت به آن حساسیت زدایی شده است. شمول و بربریت علاوه بر این، آنها به قدری ساده درباره جنگ هستند، به نظر میرسد که تماشاگران زیادی پس از تماشای فیلمهای او در بازتاب خاصی از جنگ قرار گرفتهاند.
اما بیایید چیز متفاوتی ببینیم. برای مدت کوتاهی نگران نبرد نباشید. میتوانیم متوجه شویم که جنگ جهانی دوم جایی در مجارستان است، با این حال، هیچ دعوا، هیچ دو نیروی مسلح در طرفین معکوس وجود ندارد که مبارزه را به وضوح توصیف کند. ما به همان اندازه که در مورد قهرمان می دانیم در مورد آن می دانیم، چیزی از این که او یک بچه 17 ساله است که توسط قدرت های گذشته درک شده است، نمی دانیم. هیچ داستان گستردهتری برای توصیف شخصیت او در مقابل آنچه که با آن روبروست وجود ندارد، چیزی از آنچه که او در آنجا قرار دارد گذشته است، افراد عجیب و غریب او را دستگیر میکنند، او آزاد میشود، یک بار دیگر اسیر میشود، و زمزمه مبهم وحشیگری در حال ظهور است. بر فراز دشت.
وقتی از چشمان یانچو می بینید همه چیز بسیار واضح است، اینجا هیچ آشفتگی وجود ندارد.
جایی که اکثر تولیدکنندگان تلاش می کنند تا کل تصویر را به دست آورند، او با ظرافت حاشیه ها را ترسیم می کند. فقط - هوای اطراف چیز.
در اینجا، تصویر کودکی است که با عجله از یک مرحله از زندگی شروع می کند و سپس به مرحله بعدی می پردازد، و به طور مداوم در پرتو این واقعیت حرکت می کند که چرخ های چرخ دنده جهان حرکت می کنند. دیگران از ایستگاه عبور می کنند، جنگجویان، مردم عادی، مراقب، خسته، برخی از آن ها ساده لوح های کوچک و تکیه دارند که هر کاری را که گفته می شود انجام می دهند. به طور مداوم با وحشیگری، از آنجایی که به طور بالقوه هر چیزی بخشی از داستانی است که آن افراد در آن زندگی می کنند.
50 درصد اول این فوق العاده است، هیچ داستانی وجود ندارد (بعداً برخی از آنها وجود خواهد داشت)، نگاه اصلی از روی گذرا است. زندگی به عنوان پسر در اطراف، چیزی است که ژاپنی ها 100 سال قبل در تخصص خود در برش بلوک چوب ایده آل کرده بودند. این تصاویر که در محیط منحصر به فرد خود برخاسته از بودایی ها بودند، چشم اندازی از ناراحتی های کوتاه، موقتی، و نشانه ای شیرین از جای خالی همه چیز را ایجاد کردند.
در مورد یانچسو نیز چنین است، که (برخلاف اکثر تولیدکنندگان) جنگ) به بدبختی چنگ نمی زند، بربریت را مانند همه چیزها گذرا نشان می دهد. دوربین اوست که چشمهای متحرک ژاپنیها به طور پیوسته در امتداد بازو (هرگز ثابت، نمایشی) حرکت میکنند، مانند شناخت بیخودی که در خود شناور و خاموش میشود و با چشماندازهای چشم پرنده در منظره پویا از هم جدا میشود.
یک نکته دیگر را میخواهید. ? هر چه ساده تر در مورد دیدن، کودک در اپتیک رباتی که از آن برای نگاه کردن به چیزها استفاده می کند، یافته است، تا این لحظه ما فکر می کردیم که او در جایی نیست، اما با این چیزهایی که متوجه می شود مراقب است (با دیدن می سازد؟) یک شهر آرام که به طور غیرمنتظره و فریبنده به نظر می رسد به اندازه کافی نزدیک است. وابستگی به فیلم، حافظه، دید از راه دور است.
مردان جوان در بقایای مجسمههای قدیمی پرش میکنند و تداعیهای ناپایدار را در دنیایی گذرا قاب میکنند.
فیلم طرح کلی این دنیای بودایی، از تبدیل شدن و تبخیر دوباره چیزها.
من این را پیشنهاد می کنم. مطمئناً خستگی و زمان مرده وجود دارد، نمی توان کمک کرد. زندگی این انحراف را دارد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.