در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Patrick 1978... لطفا منتظر بمانید ...
پس از مرگ ناگهانی مادر و معشوق "پاتریک"، او در یک بیمارستان کوچک به کما می رود. وقتی یک پرستار جوان که به تازگی از همسرش جدا شده در بیمارستان مشغول بکار می شود، احساس می کند "پاتریک" با او ارتباط برقرار می کند و...
دانلود فیلم Patrick 1978 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پاتریک کار خود را با پاتریک (رابرت تامپسون) شروع میکند که خودش مادرش (کارول آن-آیلت) و عزیزش (پل یوثفول) را با پرتاب کردن آتش الکتریکی به داخل حمام آنها میکشد. پس از سه سال و پرورش، کتی ژاکارد (سوزان پنهالیگون) اخیراً ساختار دیگری را جدا کرده است. کتی به دنبال موقعیتی در "کلینیک روگت" می رود که در آن پس از یک ملاقات شدید با لیدی کسیدی (جولیا بلیک) توسط خود دکتر راجت (رابرت هلپمن) وظیفه ای به او محول می شود و موظف است از بیمار بی عقل در اتاق 15 مراقبت کند. ، که اتفاقا معلوم می شود پاتریک است. پاتریک مدت زیادی است که در مرکز روجت بیمار بوده است، از زمانی که شاهد کشته شدن مادر و معشوقهاش در یک «تصادف» طبق گفته پلیس بوده است. او هرگز صحبت نمیکند، حرکت نمیکند یا هیچ عمل مغزی قابل تشخیصی ندارد. کتی به سرعت با خواهر پائولا ویلیامز (هلن همینگوی) آشنا می شود، اما لیدی کسیدی در مورد او هیجان زده نیست. هنگامی که کتی با خواهر ویلیامز قبل از پاتریک در مورد زندگی و تفکرات خود صحبت می کند، چیزهای عجیبی شروع می شود. یک جراح مغز و اعصاب به نام برایان رایت (بروس بری) پس از ضربه زدن به کتی تقریباً در استخر خود خفه میشود، سطح کتی خراب میشود، اد سابق کتی دستهایش را میخورد تا برای او یک گولش درست کند، ماشین تحریر او شروع به نوشتن خودش میکند و پاتریک با ایجاد غوغای تف کردن با او شروع به صحبت می کند. کتی متقاعد میشود که پاتریک تواناییهای روشنبینی دارد که طی سه سالی که به تخت کلینیک اورژانسی محدود شده است، ایجاد کرده است، کتی شروع به پذیرش میکند که پاتریک به وضوح نوعی شهود پیدا کرده است. پاتریک شروع به تأثیرگذاری بر زندگی فردی کتی می کند و به او القا می کند که احساس می کند کسی قصد کشتن او را دارد...
این ساخته استرالیایی توسط ریچارد فرانکلین هماهنگ شد و تقریباً مرا در حالت خلسه قرار داد، پاتریک در واقع یک نفرت انگیز نیست زیرا من می بینم که حتی بیشتر یک سواری هیجان انگیز است. محتوای اورت دی روش به قدری کند و قابل پیشبینی است که نادرست است، وقتی میگویم پاتریک احتمالاً بیرحمانهترین فیلمی است که در مدتزمان پیدا کردهام، بیش از حد نادرست است. این مایه شرمساری است به این دلیل که دلیل و افکار اینجا عالی هستند، اما بعد از یک ساعت شمال که اساساً هیچ اتفاقی نیفتاده بود، درک من تا آنجا که ممکن بود امتحان شد. در پاتریک پس از جانشینی اولیه، یک پاس عالی همه از یک وجود دارد. شخصیت های زیادی در این چارچوب ذهنی وجود ندارد. از آنجایی که همه آنها بی مزه و فراموش نشدنی بودند، کمکی به همگام شدن با علاقه ستوده من نکردند. ما چیزی در مورد جدا شدن پاتریک از صحنه اولیه و اینکه او تمام روز را روی تخت میرود نمیدانیم. ما هیچ چیز در مورد خواهر ویلیامز نمی دانیم که فقط برای اینکه یک همراه به کتی بدهد تا در مورد احساساتش با او صحبت کند و در نتیجه به رئیس فرانکلین یک روش ساده و کند می دهد تا به ما، ناظر، نیز اطلاع دهد. فرآیندهای فکری لیدی کسیدی در نفرتش از پاتریک بیش از یک جمله درباره دوست نداشتن هوای اتاقش و گفتمانی درباره علم بالینی که زندگی را به تأخیر می اندازد در حالی که شاید نباید مورد توجه قرار نمی گیرد. من میتوانم درباره اینکه شخصیتهای پاتریک چقدر ضعیف هستند، ادامه دهم. علاوه بر این شروع می شود به خدمتکار پزشکی گذشته پاتریک که به همین ترتیب تجربه مشابهی با کتی داشته است، اما دوباره این یک جمله داده می شود و سپس کاملاً نادیده گرفته می شود. فرانکلین عموماً فرض میکند که نشان دادن پاتریک در حال آهنگسازی روشنبینانه روی یک ماشین تحریر وحشتناک و جذاب است، رفیق نیست. تقریباً هیچ چیزی وجود ندارد که بتوانم به آن اشاره کنم، بهعنوان علمی هیچ اتفاقی نمیافتد جز اینکه پاتریک چند نامه نوشته و کامیونی از پچ پچهای کسلکننده بین شخصیتهای کسلکننده. در نقطهای که پاتریک در پایان شروع به درگیر کردن قدرتهایش برای چیزی میکند که خطری به نظر میرسد، فیلم بسته میشود. من عملاً سر تکان می دهم و درباره همه چیز فکر می کنم! اصلا خون یا قصابی وجود ندارد و یک جسد مصرف شده بسیار عالی است. بازی خوب است، اما قطعا عالی نیست، اما هیچ کس خود را تا حد زیادی تحقیر نمی کند. رئیس فرانکلین میداند که چگونه میتواند چند گروه باکلاس بسازد، مخصوصاً صحنهی پیش از اعتبار اولیه، اما در اصل آنها در میان انبوهی از زبالههای طاقتفرسا، سطح، بیهوده و کسلکننده که شامل بخش عمدهای از آثار نزدیک به پاتریک است گم میشوند. زمان اجرای کوتاه پاتریک میتوانست بهطور قابلتوجهی بهتر باشد با این فرض که سرعت بسیار پایینتری داشت و دو یا سه کشته داشت، منظورم این است که کسی برای چند روز در آسانسور گرفتار میشود، آیا این شگفتانگیز یا حیاتی نیست؟ اساساً پاتریک را افتضاحترین فیلم کری (1976) در نظر بگیرید که میتوانید تصور کنید. بنابراین من چندین ستاره را به این دلیل ارائه خواهم کرد که فکر کانونی عالی است و یکی به این دلیل که به عنوان یک قاعده توانایی با چند ایده هوشمندانه اینجا و آنجا انجام می شود. با این حال من هنوز اساساً از آن متنفر بودم و واقعاً سرم را تکان می دهم و در مورد همه چیز فکر می کنم ...
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.