تقریبا همه در شهر فکر می کنند کلانتر "کالدر" عروسک خیمه شب بازی "وال راجرز" ثروتمند است.وقتی مشخص می شود که "چارلی ریوز" از زندان گریخته،پسر "راجرز" نگران می شود چون با همسر او رابطه ای مخفیانه دارد."کالدر" تصمیم می گیرد او را زنده دستگیر کند و...
با فرار «بابر» از زندان، اهالی یکی از شهرهای کوچک ایالت تگزاس، از کلانتر محلی خود میخواهند که وی را دستگیر و به قتل برساند اما بنابر درخواست یک تاجر، کلانتر تنها خواهان دستگیری «بابر» به صورت زنده است و...
»بابر ریوز« (ردفورد) همراه یک محکوم دیگر از زندان ایالتی می گریزد و این خبر باعث ولوله ای میان مردم شهرش می شود. بعضی از اهالی شهر، »بابر« را گناهکار می دانند و بقیه بی گناه. »کلانتر کالدر« (براندو) از گروه دوم است و حس می کند که »بابر« به شهر و خانه اش خواهد آمد...
با فرار یک محکوم از زندانی که عازم شهر کوچک زادگاه خود در تگزاس می شود بیشتر اهالی هر یک به نوعی درگیر این واقعه می شوند .بویژه کلانتر شهر که مدافع عدالت و خقوق بشر است.
تعقیب؛ فیلمی درام به کارگردانی آرتور پن و نقش آفرینی مارلون براندو و رابرت ردفورد است. تقریبا همه در شهر فکر می کنند کلانتر “کالدر” عروسک خیمه شب بازی “وال راجرز” ثروتمند است. وقتی مشخص می شود که “چارلی ریوز” از زندان گریخته، به دلایلی “کالدر” تصمیم می گیرد او را زنده دستگیر کند…
بیشتر افراد در شهر فکر می کنند که کلانتر کلریف صرفاً عروسکی از مرد پولدار وال وال راجرز است. هنگامی که آموخته می شود که بد محلی بوببر ریوز از زندان فرار کرده است ، پسر راجرز نگران است زیرا او با همسر ریوز رابطه برقرار کرده است. به نظر می رسد بسیاری از افراد دیگر در شهر احساس می کنند که دلایلی برای ترس از ریوز دارند. هدف کالدر این است که ریوز را زنده و بی ضرر بگذارد. کالدر در تلاش خود برای عدالت ، باید از یک طرف با راجرهای قدرتمند مخالفت کند و خشونت را از طرف دیگر به اوج خود برساند
دانلود فیلم The Chase 1966 (تعقیب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک شنبه شب، تنش های اساسی که برای مدتی در شهر کوچکی در تگزاس تشدید شده بود، ناگهان به عیاشی از خشونت، بی قانونی و حکومت اوباش تبدیل شد. ماشه این جنجال این است که یک مرد محلی از زندان فرار کرده و انتظار می رود برای تسویه حساب به خانه بازگردد. بسیاری از مسائل درگیر در این داستان، مانند نژادپرستی، ناآرامی های اجتماعی و انقلاب جنسی، منعکس کننده آنچه به طور گسترده در جامعه آمریکا در دهه 1960 می گذشت و این با گنجاندن قتل به سبک جک روبی که فقط یکی از آنهاست، بیشتر تاکید می شود. از بسیاری از حوادثی که در آن ساکنان شهر عمداً به حاکمیت قانون و نظم در جامعه خود بی احترامی یا تضعیف می کنند.
به عنوان بانکدار محلی، سرمایه دار نفت و بارون گاو، وال راجرز فوق العاده ثروتمند (ای.جی. مارشال) قدرت عظیمی در شهر دارد که تحت سرپرستی او شاهد استقرار یک سیستم طبقاتی سختگیرانه، محدودیت در حقوق سیاه پوستان و انتصاب کلانتری است که مردم آنجا را برای انجام هر آنچه راجرز دستور می دهد، می دانند. با این حال، کلانتر کالدر (مارلون براندو)، اگر کسی بگوید که او در انجام وظایفش کاملاً منصف نیست، به شدت مستقل و بسیار قاطع است.
وقتی کالدر میشنود که بابر ریوز (رابرت ردفورد) از زندان فرار کرده است، به جای درخواست کمک اضافی و تحریک یک تعقیب فوری، اقدامات سنجیده تری انجام می دهد به این امید که فراری (که به اعتقاد او بی گناه است) توسط هر غیرت بیش از حد کشته نشود. هوشیارانی که ممکن است بخواهند نوع عدالت خود را اجرا کنند. با این حال، این او را با برخی از مردم محلی که به دلایل مختلف نگران بازگشت بابر هستند، درگیر می کند.
جیک پسر وال راجرز (جیمز فاکس) بهترین دوست بابر بود. او از ازدواج بدون عشقی که پدرش آن را تایید می کند بسیار ناراضی است، اما جیک نیز آشکارا درگیر یک رابطه عاشقانه با همسر بابر، آنا (جین فوندا) است. وال راجرز از این می ترسد که بابر جیک را بکشد اگر برگردد و از ماجرا مطلع شود و در شب جشن تولدش، کلانتر کالدر را تحت فشار قرار دهد تا احتمال وقوع این اتفاق را از بین ببرد. کالدر مسیر خود را تغییر نمی دهد و همچنین صداقت او توسط مادر بابر زیر سوال می رود که می ترسد به دستور راجرز، کلانتر به سادگی پسرش را بکشد.
حزب وال راجرز فقط یکی است. از چند نفری که به طور همزمان در جریان است و با افزایش شور و نشاط مردم مست و آشکارا زناکار شهر، گروهی از اراذل و اوباش دست به دامان خود می شوند تا بابر را شکار کنند و در جریان این کار، کلانتر را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار می دهند و قانون را در دستان خود بگیرند.
«تعقیب» با بازیگران تمام ستاره و محیطی که مانند دنیای کوچک آمریکای دهه 1960 عمل می کند، چیزهای زیادی برای ستایش دارد، اما کل موجودیت گسترده طولانی است. و فاقد آن نوع سرعتی است که می توانست به آن ضربه و قدرت بیشتری بدهد. مارلون براندو در تعقیب فوقالعاده است و صحنهای که در آن او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند بسیار قدرتمند و به یاد ماندنی است.
از قضا، رابرت ردفورد بهعنوان یک محکوم با چهره تازه و تمیز به مراتب کمتر از بسیاری دیگر نفرتانگیز است. از مردم فاسد و فاسد شهر که خود را طرف راست قانون می دانند. جیمز فاکس، با لهجه جنوبی، در نقشی که باید چالش قابل توجهی برای او باشد، به خوبی بازی میکند و نقشهای رابرت دووال، جانیس رول و ریچارد برادفورد نیز برجسته است. «تعقیب» اگرچه از برخی جهات دارای نقص است، اما همچنان فیلمی جذاب و خوش بازی است که قابل تامل است و نکات برجسته ای را بیان می کند.
دانلود فیلم The Chase 1966 (تعقیب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آیا "بابر" است یا "بابا"؟ تنها چیزی که می دانم این است که انتخاب رابرت ردفورد به عنوان "بابر" ریوز، مردی که در اعماق جنوب زندگی می کند، ایده بسیار احمقانه ای است. او هیچ اشاره ای به لهجه جنوبی ندارد و به طرز وحشتناکی اشتباه به نظر می رسد. در غیر این صورت، فیلم بازیگران جالبی دارد - هنری هال، میریام هاپکینز، رابرت دووال، انجی دیکنسون، ادواردو سیانلی، گریدی ساتون، ای.جی. مارشال، بروس کابوت، جین فوندا و مارلون براندو. برخی از اینها ستاره های بزرگی بودند، اما من دوست داشتم چند بازیگر قدیمی و بازیگران مکمل (هال، هاپکینز، کابوت، سیانلی و ساتون) را علاوه بر بازیگران و بازیگران جوان در فیلم The Chase ببینم.
به عنوان برای طرح، این یک ایده واقعا شسته و رفته است. مردی از زندان می گریزد (ردفورد) و کلانتر شهر زادگاه زندانی (براندو) مردم را از فرار آگاه می کند. آنچه بعد اتفاق می افتد همان چیزی است که هیجان انگیز است. به نظر می رسد که برخی از مردم دلایل خاصی برای نگرانی دارند - زیرا بابر ریوز ممکن است از آنها کینه داشته باشد و ممکن است به نتیجه برسد. مردی است که با همسر بابر می خوابید، مردی که شاید بابر را در دوران نوجوانی وارد یک زندگی جنایتکارانه کرد، همسر خیانتکار و دیگران. با پیشروی فیلم، داستان های بیشتری را می بینید. و، کلانتر نیز مرد بسیار جالبی است، زیرا به نظر می رسد مردم فکر می کنند او در جیب مرد ثروتمند (وال راجرز) است، اما این کلانتر مرد شایسته ای است و قرار نیست با کسی رفتار ترجیحی داشته باشد - که جالب است، زیرا بابر واقعاً دلیلی برای نفرت از شخصی در خانواده راجرز دارد. با این حال، چیز عجیب این است که با پیشرفت فیلم، اینها واقعاً عوامل اصلی نیستند. نه، مشکل با افرادی نیست که بابر اشتباه کردهاند، بلکه مشکل مردم شهر است - که به نظر میرسد در حال و هوای یک لینچ قدیمی خوب هستند! و با نزدیکتر شدن بابر به شهر، حال و هوای شهر زشتتر و خشنتر میشود. بعدش چی؟ فیلم را ببینید.
در حالی که تعقیب به دلیل چند بازی نامفهوم برخی از بازیگران زن نقش مکمل (مانند بانوی متدین که بسیار زیاده روی کرده است-- ظریف است، به دور از یک فیلم عالی است، اما 't-- و همین را می توان در مورد مستی هم گفت)، چند اجرای واقعاً خوب دارد. جالب اینجاست که اگرچه زندگی حرفه ای مارلون براندو در دهه 1960 کمی سیر نزولی داشت، اما شاید یکی از بهترین نقش های او در اینجاست. کلانتر او مردی شایسته است -- مردی که مایل است بر خلاف همه شانس ها در برابر این شهر کوچک جهنمی بایستد. و در این نقش، او در بهترین حالت خود بود و من نمیتوانم تصور کنم که بهتر از این انجام شود - و این واقعاً ستایش است زیرا من مدتهاست که عشق منتقدان به بازیگر را زیر سوال بردهام. شخصیت او پیچیده است، خطوط عالی دارد و به نوعی یک قهرمان اکشن نیز هست.
هنگامی که فیلم برای اولین بار نمایش داده شد، عموماً به تصویر کشیده شد. شاید به این دلیل است که فیلم کمی شلوغ است. با این حال، ایده یک شهر کوچک تعصبی در اعماق جنوب در دهه 1960 چندان دور از ذهن نیست! این یک درام بسیار خوب است - به نوعی مانند "Peyton Place" و "They Won't Forget" یا "Fury" ترکیبی. هیجان انگیز، خوب انجام شده و کاملا متقاعد کننده. من فکر می کنم اگر تصمیم به تماشای آن داشته باشید، این یکی نیز ممکن است یک سورپرایز خوشایند باشد.
دانلود فیلم The Chase 1966 (تعقیب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک فیلم شیک که در این مرحله به طور کلی نادیده گرفته شده است، «تعقیب» روز بزرگی را در وجود شخصیت هایی ارائه می دهد که یک شهر بی فایده در جنوب آمریکا را تشکیل می دهند. این شهر ظاهراً به کلانتر آن، کالدر (مارلون براندو) نشان داده شده است، اما مردی که قدرت واقعی دارد، وال راجرز (EG مارشال) است. راجرز هم فراوانی و هم ایستادگی را جمع کرده است، اما چیزهایی وجود دارد که شهر می داند که او به طور استثنایی از آنها بی خبر است. اساساً فرزند او، جیک (جیمز فاکس) با آنا ریوز (جین فوندا) درگیر روابط خارج از ازدواج است. چیزی که اتفاقات را بهویژه تکاندهنده میکند این است که آنا به بابر ریوز (رابرت ردفورد) وابسته است: یک محکوم که اخیراً از زندان بیرون آمده است. فرار بابر با فستیوال های مختلفی مطابقت دارد، یکی به رسمیت شناختن تولد وال راجرز، که در آن مهم ترین افراد شهر در دسترس هستند، و دیگری یک گردهمایی شبانه جبرانی برای کسانی است که از دوره قبلی حذف شده اند. همانطور که بابر قرار است به شهر برود، هر یک از ساکنان در نهایت ناآرام تر، پرانرژی و مست می شوند. به هر حال چیزی وحشتناک در میان افراد کلیدی منطقه محلی در حال رخ دادن است و این خطر واقعی وجود دارد که احساس بیاعتنایی و فشارهای به ندرت خفهشده ممکن است در نهایت به منصه ظهور برسد.
تعقیب فیلم فوق العاده عجیبی است به هر حال به نظر می رسد که تقریباً قصد دارد به طرز گیج کننده ای آشفته و به طرز باورنکردنی طرح شود، تا جایی که به نمایشگاهی تکان دهنده از اسراف تخیلی و هرج و مرج تبدیل می شود. به نظر نمی رسد هیچ یک از داستان های اصلی و الهامات شخصیت ها بررسی شود. برای مثال، شخصیت اصلی، کلانتر براندو، کلانتر، اکثر فیلم را میسوزاند و به وضوح به دنبال بابر میگردد، با این حال او دائماً توسط اختلافات جزئی و قسمتهای احتمالی شرارت منحرف میشود. از آنجایی که او عموماً تمام نشانههای موجود بودن را در جایی دارد که وحشتناکترین فعالیتها اتفاق میافتد، هیچ حادثهای نیست که او به بازمانده یک حمله خشن تبدیل شود. در صحنهای که در نهایت معروفترین صحنه فیلم بود، کالدر بهدلیل توضیحی که اصلاً عالی نبود، بهشدت مورد ضرب و شتم افراد ساکن شهر قرار گرفت. توجه به شهر سریعتر از یک نوار آرام در یک طوفان است (صرف نظر از اینکه پلیس مکرراً تمام نشانه های منحرف شدن مرموز را دارد). علاوه بر این واقعیت که او تصمیم می گیرد از زندان خارج شود، زمانی که باقیمانده بسیار کمی از محکومیت خود داشت، او تصمیم می گیرد به نقطه خاصی که احتمالاً قرار است بفهمد و بازگردانده شود، سفر کند. علاوه بر این، به چه دلیلی این کار را انجام می دهد؟ از آنجایی که او گرسنه است، واضح است، و می تواند با چند دلار این کار را انجام دهد. واضح است که او با خوردن غذای زندانش استثنایی بوده است تا زمانی که بتواند بدون اینکه فرصتی برای شکار غیرقانونی در میان کانتری ایجاد کند، به دنبال کمک کامل شهر بگردد...
توطئه غیرمنطقی کنار، کل محیط فیلم صحنه ای و ساختگی است. در بسیاری از موارد، شخصیتها در حال غر زدن، نوشیدن و وارد شدن به بحثهای بیهوده به تصویر کشیده میشوند که گویی در حال پخش نسخهای از صحنههای مهمانی از La Dolce Vita هستند. دو شخصیتی که الکلیهای بیهدف در پیچ و خم نیستند، با برنامهریزی و برنامهریزی بیهدف هستند، ظاهراً با توجه به این واقعیت که آنها اصلاً زندگی درونی ندارند، سعی میکنند به آخرین حرفها و خجالت دست بزنند. بنابراین، هیچ چیزی در مورد تعقیب وجود ندارد که به نظر منظم، ثابت یا متقاعدکننده باشد، اما در تجملات شبیه سازی آن، بسیار جذاب است.
به نظر می رسد از خلاقیت های فیلم برای استفاده استفاده شده است. تلاش برای نگه داشتن بازتاب نوعی. لیلیان هلمن، مقالهنویس، آشکارا احساس میکند که در مورد چیزی نکتهای را بیان میکند، البته دقیقاً چیزی که گفتن آن بسیار سخت است. ارجاعات بیگمان به ظرافت، تعصب، محدودیتهای خودشکوفایی، تجاوزات گذشته، قدرت سلطهجویانهی پدری و فریب آلودگیهای متواضع جامعه وجود دارد... واضحتر، پرتاب کردن همه اینها در سوپ ساخته شده از تصاویر بصری. و پیشنهاداتی که تعقیب به آنها می پردازد به معنای واقعی کلمه هیچ کاری را در مورد انتقال یک پیام قابل فهم انجام نمی دهد. در هر صورت، واقعاً همهاش نوری را بر مضرات غولآسا و دودآلود و ناپسندی که در زیر سطح شهر وجود دارد متمرکز میکند، که تشخیص آن باعث تماشای بسیار قانعکننده میشود.
من هیچ سرنخی در مورد آن ندارم. چیزی که سازندگان تعقیب آرزوی دستیابی به آن را داشتند و شاید بسیار تصادفی باشد که نتیجه نهایی در نهایت به طرز دلچسبی سرکش است. کاراکترها عموماً جذاب یا خوشایند نیستند و در آن جذابیت معکوس ایجاد می شود. تعقیب نوعی گودال مار را ارائه میکند که ناظر ممکن است از دور با احساساتی از انزجار و شادی شرمآور به آن خیره شود. حقیقت ماجرا این است که کل این مراسم چنان نمایشگاه درخشانی از حماقت شدید است که در نهایت باید آن را عمیقاً جذاب تشخیص داد.
دانلود فیلم The Chase 1966 (تعقیب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سال 1966، سالی که آرتور پن «تعقیب» را ساخت، با دورهای در بخش پایانی دهه 1960 که فیلم آمریکایی را تغییر داد، جایگاهی دارد. این سالهایی است که موج نوی فرانسه به سواحل هالیوود رسید، جایی که سازندگان تعهدات اصلی خالقان و قدرتهای اصلی خلق فیلمها را به سران واگذار کردند، و در آن دوران درخشان سرگرمکنندههای حرفهای دهه 50 یا حتی قبل از آن شروع به همکاری با عصرهای جدید سرگرمی های جوان کردند، اما بسیار توانا بودند، اما به شیوه ای جایگزین، منظم و بدون صحبت و نمایش، آموزش داده می شدند. «تعقیب» این پیشرفت را با پیوستن به اجزای یک فیلم مثال زدنی، یک وسترن معاصر در صورتی که بخواهید (با کلانتری منزوی که برای حقیقت و برابری در یک شهر کوچک تگزاس میجنگد) با یک نمایش اجتماعی با طنینهای حیرتانگیز به عنوان یک کلیت به دست میآورد. قانون. بازیگران، مارلون براندو، ستارهای فوقالعاده را به نمایش میگذارند، ستارهای که در ده سال قبل به همراه بخشهایی از سرگرمکنندههای جوانتر که ممکن است در دهههای بعد حرفههای تاثیرگذار و ماندگاری داشته باشند، به شهرت رسیده بود.
«تعقیب» با خروجی شروع میشود که با یک قتل درهم میآید، با این حال بخش عمدهای از داستان در دهه 60 در یک شهر کوچک تگزاس اتفاق میافتد. برابری در آزادی های اجتماعی اجرا شده بود، اما طرز فکرها تغییر زیادی نکرده بود. جامعه ترسیم شده است. شهر توسط غول وال راجرز، که رئیس بانک، و مالک چاه های نفت و بخش بزرگی از مزارع منطقه است، محدود شده است. ساکنان دیگر انرژی خود را صرف مداخله و جشن گرفتن بر روی موسیقی جاز می کنند که سرشار از الکل است. کلانتر کالدر (مارلون براندو) به عنوان مرد راجرز در نظر گرفته می شود. گروه مردم و کلانتر وقتی خبری در محله ظاهر می شود که بابر جوان (رابرت ردفورد) پس از دستگیری توسط کلانتر و متهم شدن به کارهایی که ممکن است انجام نداده باشد، از زندانی که به آنجا رسیده است، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. مسئول در همین زمان، آنا دیگر او (جین فوندا) آرامش را در آغوش جیک راجرز جوان (جیمز فاکس) دنبال کرده بود. جمعیت بداخلاق بر این باورند که باید به تنهایی عدالت را انجام دهند، تنها کسی که تلاش می کند به خاطر خیر و قانون از آن پیروی کند، کلانتر است. آیا او موفق خواهد شد؟ به چه قیمتی؟
نحوه تصور داستان در «تعقیب» (در پرتو یک رمان و نمایشنامه ای ساخته شده توسط هورتون فوت) به سبک استودیوهای بزرگ احترام می گذارد. محیط اجتماعی بسیار به تصویر کشیده شده است، نمایش کامل شخصیت های به تصویر کشیده شده در اطراف داستان را پر می کند. با این حال، شوک واقعی برای ما تماشاگران در یک سوم پایانی فیلم ظاهر میشود، زمانی که میفهمیم تمام آنچه تا این لحظه دیدهایم، یک رویارویی هیجانانگیز با چرخشهای شگفتانگیز ایجاد میکند. متاثر از مشروبات الکلی، در یک روان پریشی مجموع، ساکنان جامعه متواضع با کلفت و تعمیم آن به یک جمعیت سازشکار و خشن تبدیل می شوند، آماده برای تجاوز به قانون و رویارویی با افرادی که برای رسیدگی به آن اقدام می کنند. در این بخش آخر، جلوه های بازیگری نیز به همین ترتیب خودنمایی می کند. مارلون براندو بر یکی از مشاغل قوی حرفه خود در اینجا نظارت می کند، در حالی که به نظر می رسد رابرت ردفورد، جین فوندا و رابرت دووال در حال راه اندازی مشاغل مهمی هستند که به زودی انجام خواهند داد. شاید در توصیف بخشی از شخصیت ها به عمق بیشتری نیاز بود. آنا فوندا در بیشتر موارد غنی است و دلایل بی وفایی او بسیار کم مورد بررسی قرار گرفته است. در مورد بابر، ما درک می کنیم که او یک بازمانده از شرایط بود، یک هموطن جوان کوچک شده، که امکانات زیادی نداشت، اما این از روایت شخصیت های مختلف برمی خیزد، نه از زمانی که در ردفورد روی پرده پخش شد. رئیس آرتور پن به خوبی قطعات معمولی فیلم را مدیریت می کند، و ذره ذره فشار را به سمت آخرین نمایش ها گسترش می دهد. با نگاهی به فیلم شناسی او می توان دریافت که این صعود ادامه دارد. سال بعد او «بانی و کلاید» را می ساخت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.