"ساشا" به همراه مادر و خواهرش در خانه ای قدیمی واقع در مسکو زندگی می کنند.او در حال یادگیری ویولن است.هر روز صبح او به طرف مدرسه موسیقی حرکت می کند و از بجه های دیگر که او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند دوری می کند.روزی او با "سرگی" آشنا می شود و...
ساشا هفت ساله هر روز برای برآوردن جاه طلبی والدینش ، ویولن تمرین می کند. ساشا که به دلیل کارهای روزمره خود خارج شده است ، هنگامی که به طور تصادفی ملاقات کرد و با دوستانی با کارگر سرگئی که در محله مجلل خود در مسکو فعالیت می کند ، سریعاً اعتماد به نفس را به دست می آورد
ساشا هفت ساله برای ارضای جاه طلبی والدینش هر روز ویولن تمرین می کند. ساشا که قبلاً در نتیجه کارهای روزمره خود کنار رفته بود، وقتی به طور تصادفی با کارگر سرگئی ملاقات می کند و با او دوست می شود، به سرعت اعتماد به نفس خود را به دست می آورد...
دانلود فیلم The Steamroller and the Violin 1961 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زمانی که تارکوفسکی به یک هنرپیشه واقعگرا تبدیل شد، پیگیری دقیق آن سخت است. جمعیت اطراف و جهانی از فیلم سرد و ناخوشایند او در مورد جوانی که زندگی اش در انزجارهای جنگ جهانی دوم در دوران جوانی ایوان غوطه ور است، متحیر شدند. او فقط 30 سال داشت و قبلاً چیزی را تغییر داده بود که بعداً ممکن است به نام تجاری و طرز فکر اساسی او تبدیل شود: روشی که زمان به وسیله آن بر هوای عمومی و سرعت داستان تأثیر می گذارد، در حالی که به همین ترتیب احتمالاً زیباترین نماهایی را که تماشاگران سینما در هر نقطه ای از آن خواهند ساخت. لذت دیدن را داشته باشید The Steamroller and the Violin به لحظه ای مثال زدنی تبدیل شد و هرگز این ارزیابی کلی را که یکی از برجسته ترین معرفی های تاریخ است ترک نکرد. بسیار شبیه آنچه اینگمار برگمن در آن نقطه بیان کرد، یافتن تارکوفسکی مانند یک معجزه بود.
اگر به مراحل اولیه تارکوفسکی در ساخت فیلم نزدیکتر نگاه کنید، متوجه خواهید شد که مهمترین فیلم کوتاه او غلتک بخار است و ویالون. The Steamroller and the Violin مدت کوتاهی قبل از جوانی ایوان ساخته شد، The Steamroller and the Violin گواهینامه تارکوفسکی بود، و اولین موقعیتی بود که او به عنوان مرد اصلی پشت دوربین با تیتراژ هماهنگی و آهنگسازی همراه بود.
The Steamroller and the Violin درباره ساشا است. مرد جوانی که ویولن مینوازد، و تجربیات کوتاه او با سرگئی، مردی که به عنوان راننده غلتک بخار کار میکند. این چیزی است که اکثر فیلم ارائه می دهد، و مرکز اصلی آن حول محور یافتن ساشا در مورد چیستی زندگی بر اساس دیدگاه یک متخصص معمولی روسی است. او متوجه می شود که چگونه می تواند ارزش غذا را ببیند، همانطور که سرگئی وقتی نانی را روی زمین می اندازد بر سر او فریاد می زند: "فکر می کنی نان روی درختان می شود؟" سرگئی به دلایل روشنی از دستگیره خارج می شود، ما به ندرت می بینیم که او وسایلی دارد، آن برش نان می توانست برای او هزینه های طولانی کار کند، با این حال ساشا این را نمی دانست، او از طبقه بالاتری نسبت به دوست جدیدش می آید.
این دو جهان هستند که تارکوفسکی با انگیزه اصلی در پس ایجاد تأثیرگذاری آنها را ایجاد می کند. ساشا در کلاس های ویولن برتری نمی یابد، زیرا نمی تواند از ریتم آهنگ ها آگاه باشد. و این تصویر یکسان همان چیزی است که واقعاً در مورد ساشا می گذرد، او جوانی مبتکر و بیانگر است، جوانی که از دوران طاقت فرسا پس از جنگ بیرون می آید که بر کل جهان تأثیر گذاشت. چند بچه کارکشته بیشتر او و ویولنش را مسخره می کنند، آنها بیشتر به نواختن و جنگیدن علاقه دارند تا موسیقی، اینها ویژگی هایی است که سال های گذشته برای آنها به ارمغان آورده است. سرگئی نیز نتیجه دوره خود است، او مجبور است یک غلتک بخار را رانندگی کند و از او بخواهد که غذایی ارائه دهد که ممکن است ارزشی داشته باشد، او دانش عمیقی از موسیقی ندارد، با این حال متوجه می شویم که او در ساشا عالی می بیند. نوعی کالا که نیاز به تماس با دنیای واقعی دارد.
وقتی میروند ساختاری در حال تخریب است، گروهی فوقالعاده دوستداشتنی وجود دارد. ساشا گم می شود و از سرگئی دور می شود و توپ ویرانگر به یکباره از دیوارها منفجر می شود و همه چیز تکه تکه می شود. او فوراً نگران است، اما با توجه به هر کاری که افراد تحت کنترل انجام میدهند، به سرعت متحیر میشود، احتمالاً هر زمانی که برای اولین بار چیزی در این زمینه دیده است. سپس، در آن نقطه، می روند تا چیزی را در یک ساختمان خالی بخورند، و ساشا شروع به نشان دادن سرگئی می کند که ویولن چگونه کار می کند، طنین آن چیست و صداهایی که می تواند تولید کند. سپس شروع به نواختن میکند، نحوه فیلمبرداری به همان اندازه عالی است که ساشا رمزگشایی میکند. سرگئی دراز می کشد و در اولین نمایشی که احتمالاً در مدتی طولانی در تمام عمر شنیده است شرکت می کند. همین است، کل فیلم کوتاه در دو صحنه.
دیدن چیزی به این بلندی و مسحورکننده در فیلم The Steamroller and the Violin تارکوفسکی بسیار شگفت انگیز است، با این حال اثر انگشت او در اینجا وجود دارد. ضربات گسترده و تمام شده؛ خاموشی های هوا و استفاده منحصر به فرد او از موسیقی و طرح صدا در دسترس است و نکاتی را در مورد آنچه ممکن است در دوران جوانی ایوان به پایان برسد ارائه می دهد. علیرغم این واقعیت، نمیتوانیم رد کنیم که کوتاه ممکن است نمونهای نادر از اتفاقاتی باشد که در آن تارکوفسکی تلاش میکند احساسات خاصی را وادار کند تا از میان جمعیت بیرون بیاید، در برخی موارد از موسیقی در زمانی غیرقابل قبول یا چند کاراکتر اختیاری واقعاً ترسیم استفاده میکند. . با این حال، صرف نظر از این، این کوتاه بدون هیچ کس دیگری در نتیجه تلاش آن برای به تصویر کشیدن تمام وسعت آنچه افراد تارکوفسکی در آن زمان متحمل شدند به شیوه ای بسیار ظریف و دلسوزانه می ماند، اینها نشانه های اولیه یک هنرپیشه واقعی است.
دانلود فیلم The Steamroller and the Violin 1961 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مواجهه با هر یک از فیلم های تارکوفسک بر اساس تعهدات وفادار، گشت و گذار ذوقی خیره کننده ای است که می تواند پیام آوران مقدس را تا حد زیادی به لرزه درآورد. همانطور که توسط افرادی که نمی توانند قاطعانه صحبت کنند نشان می دهد، فیلم های مشابه ممکن است با بی نظمی جدی، مشکل و تضاد بیرون و بیرون همراه شوند. (زمان ثابت/ تارکوفسکی)
تارکوفسکی با ورود به تأسیسات سینمایی مسکو به دانش آموخته میخائیل روم تبدیل شد. زمانی که گواهینامه خود را در سال 1961 پذیرفت، به خاطر نامش در فیلم The Steamroller and the Violin اتاق و ویولن مورد تشویق قرار گرفت.
او برای اتاق و ویولن تارکوفسکی میگوید: «من قبل از ایوان سعی نکردم مخلوطکنی کنم. کید قبل از شروع به کار در موسفیلم تحت کنترل بود."
تارکوفسکی در ملاقاتی با ایوان در مورد زندگی خود در دوران جوانی گفت: "من نیاز داشتم که تمام اهانتی را که نسبت به این درگیری داشتم، بیان کنم. من نوجوانی را انتخاب کردم، زیرا جوانی مشکلسازترین شرایط جنگ است، بر اساس یک چیدمان در فیلم The Steamroller and the Violin نیست، بستگی به مقاومت میان جنگ و احساسات کودک دارد. تمام خانواده این بچه کشته شدند. در زمانی که فیلم شروع می شود، بچه درگیر می شود.» تارکوفسکی ارتباط بین یک اتاق و یک متخصص کماندا و یک جوان را می گوید. The Steamroller and the Violin علاوه بر این، نکات عجیب دوربین و پیچیدگی هایی را که تارکوفسکی در اوج نوجوانی ایوان خواهد داشت، آشکار می کند. تا آنجا که شخصیت و چرخه مناسبت، چمبر و ویولن مقدمه درک فیلم دوست داشتنی تارکوفسکی را تشکیل می دهند. فیلم و تشبیه رویاهای بی پایانی که تجربه می کنیم، اپل و سینمای ضروری تارکوفسکی.
از نظر تارکوفسکی، تفکر و حتی اخلاق انتظار دارد که منطق مناسب به «منطق رویا» تبدیل شود. با توجه به این واقعیت که به گفته تارکوفسکی، غزلیات رویاها به "یکی از رویکردهای حضور در آگاهی جهان" می پردازند و از تلاش های ما برای "روبه رو شدن با واقعیت" حمایت می کنند. (Sculp-Chime in Time, p.21)
آیا ضربان زندگی تخیل شما را بر هم می زند؟
"با تو چه کنم؟ ذهن خلاق بیش از حد "
معلم ویولن قبل از ابزار مترونوم به ساشا می گوید: "با تو چه کنم بیش از حد تخیل" نمایشی قابل توجه برای سرزمین فانتزی ساشا و احساس ریتمیک ما از زندگی واقعی است.
در فیلم The Steamroller and the Violin، سرگئی یک پدر نمونه خوب است که از ساشا و او در برابر تهدیدها محافظت می کند. روایت راننده غلتکی و نوازنده ویولن.
سیلندر و ویولن داستان کوتاهی از خلقت بصری تارکوفسکی است که مملو از ایده های بازتاب آینه، ساختار هوای فیگوراتیو، ساعت موسیقی و مشکلات دشوار است. تارکوفسکی در سال 1960 با آندری میخالکوف کونکالسکی، یک فیلمنامه می نویسد. The Steamroller and the Violin که در سال 1961 به پایان رسید، اولین جایزه را در جشن فیلم های کم کار نیویورک دریافت کرد. پس از اینکه استودیو موسفیلم به این نتیجه رسید که رئیس ادوارد آبالوف با «جوانان ایوان» ادامه نخواهد داد، تارکوفسکی برای تکمیل این تعهد استخدام شد.
دانلود فیلم The Steamroller and the Violin 1961 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
- اما ما در کل نقشهای خود را داریم.
این یک قطعه بسیار خوب از فرهنگ شوروی (اعتقاد سوسیالیستی) است که به عنوان یک یک فیلم کودکانه است، اما مطمئناً برای بزرگسالان نیز.
نماد نمادین بسیار زیاد است - کودک نوازنده ویولن سعی می کند خانم جوان نوازنده ویولن را در خارج از استودیوی تمرین موسیقی خیره کند، خانم جوان ابتدا سیب را انکار می کند. او به او داد، اما وقتی او نواختن او را شنید، آن را خورد. بچه که با مکانیک غلتک بخار خیره شده است. راننده غلتک بخار مشتاق لذت موسیقی است تا روز دلخراشش را که بچه می تواند بدهد، راحت کند. خانم راننده غلتک بخار در حسرت راننده غلتک بخار مرد; شرورهای آرزومند جاده ای که نوازنده کودک ویولن را تحریک می کنند. ویولن نوازنده کودکی که توسط راننده غلتک بخار به او دستور می دهد که برای یک بچه ساده تر ایستاده بماند. ساختمان جدید درخشان مسکو که در پشت ساختمان قدیمی تخریب شده خودنمایی می کند. بزرگسالی که از دومین درگیری جهانی جان سالم به در برده است و به بچه کمک می کند تا از گودال آب در جاده عبور کند. متخصص بزرگسالی که کودک را به خاطر عدم شناسایی هدایای خود به عنوان مجری سرزنش می کند. مادر آگاه که بچه را سرزنش می کند که تعهد اصلی خود را در شب به خاطر نمی آورد و در عوض خود به خود قول داده بود که برای فیلمی با راننده غلتک بخار ملاقات کند. راننده غلتک بخار در کنار کودک در سینما ایستاده و فردای آن روز باید به جای دیگری برود و هرگز در آینده کودک را نبیند. خانم راننده غلتک بخار "به طور تصادفی" راننده مرد را در تئاتر پیدا می کند و او با تردید همراه او می رود و "موسیقی را پشت سر می گذارد"...
داستانی استثنایی درست و در عین حال با منحنی که همه باید کاری را که آنها در آن عالی هستند، انجام دهند. به محض اینکه عموم مردم نیازی به اجراکنندگان بدانند، ما باید هنرمندان داشته باشیم، و با فرض اینکه کارگر بخواهیم، باید کارگر داشته باشیم. در هر صورت، ما میتوانیم رویاپردازی کنیم، میتوانیم دائماً رویاپردازی کنیم، که فرد دیگری باشیم - و این اشتیاق به ما ولع انجام دادن و بودن را میدهد. به عنوان مثال. در زمانی که کودک در استودیوی آموزشی است، به دلیل داشتن ذهن خلاق زیاد مورد سرزنش قرار می گیرد، برای مثال او باید به سادگی نقش خود را که رمزگشایی موسیقی به طور کلی به خوبی است راضی کند. با این حال، توجیه عدم تمرکز او این است که او در خارج از اتاق به دختر جوانی فکر می کند که سیب را به او داده است. پس از آن، او برای هنرمند می نوازد، و در حال حاضر او عالی است، فعلاً او جمع شده است - با توجه به این که او همین الان تفاوت های بین او و غلتک بخار را درک می کند - متوجه می شود که او موظف است در مجموع کاملاً خوب عمل کند. و او این کار را با اطلاعات و تواضع انجام می دهد.
برای من اهمیتی ندارد که سوسیالیسم چه شد یا شد، با این حال یک مثال مهم در این مروارید یک فیلم آموخته شده است: ما باید انجام دهیم، آنچه را که می کنیم. در اکسل، و به طور کلی آن را به خوبی انجام دهید. همچنین، در واقع، ما رویای چیز متفاوتی را در سر می پرورانیم - با این حال ما دائماً رویا خواهیم داشت، به این دلیل که هیچ کس نمی تواند تمام آنچه را که شخصاً به آن نیاز دارد، انجام دهد. در نتیجه - با وجود مصداق مرجع - به فیلمی از نحوه سازماندهی یک عموم مردم تبدیل می شود.
دانلود فیلم The Steamroller and the Violin 1961 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Steamroller and the Violon فیلمی مناسب است که از حضور در اطراف دو فردی که در سطح انسانی در میان افراد دیگر در این شهر کوچک روسی با هم شریک هستند (مثلاً تهدید کننده) یا صرفاً غیراصیل (یک مربی موسیقی) یا تصاویر، حرکت رو به جلو ایجاد می کند. از بین رفتن و پوسیدگی (یک توپ ویرانگر که یک سازه را خرد می کند). حتی چند ثانیه در زمان کوتاه اجرا وجود دارد که آندری تارکوفسکی، رئیس 20 ساله آن، بخشی از شکوه و عظمتی را نشان می دهد که بعداً در حرفه خود می بینید. یکی از این صحنهها، صحنهای مهم و شاید بسیار کوتاه و عجیب، جایی است که بچه ساشا (فومچنکو) در حال تماشای انعکاس خراب یا شکسته در ویترین فروشگاه است و ما تصویری از عکسهای ساشا را میبینیم. عناصر محیطی، تکههایی از اشیا و آیتمها، و تا جایی که به هم پیوستن و تحلیل یک تصویر به چیزی از ورتوف نزدیکتر میشود.
امروزه موضوع دیدن The Steamroller and the Violin در حال وقوع است. بهسرعت میتوان به بیرون نگاه کرد که یکی از سران باورنکردنی سینمای جهان The Steamroller and the Violin را بهعنوان یک فیلم کممطالعه ساخت تا تأییدش را دریافت کند، نه یک افشای خوب از هنرپیشهاش، بلکه پیشگویی از تخصص تخصصی و بیزاری او. برای سرگرمیها میتوان آن را بهعنوان یک فیلم کوچک منصفانه در مورد معاشرت دور از ذهن بین یک کارگر معمولی و یک کودک خردسال متروک دید که هر کدام استعداد خاص خود را در کاری دارند. من مطمئن هستم که اگر وقتی من برای رفتن به کالج میرفتم، ببینم یک تهیهکننده فیلم که کارش را نمیداند، چیزی شبیه به این میسازد، خیره میشوم، اما صرفاً به این دلیل که این و کارهای گذشته این شخص را میگرفتم، یک دگرگونی فوقالعاده کوتاه از جلادها، به عنوان خروجی نوآورانه او.
از نظر ابتدایی بودن، در حالی که داستان وحشتناک نیست، نمایشگاه ها فقط در حال اجرا هستند و فومچنکو و زمانسکی به عنوان این جفت به اندازه کافی جذاب هستند. بیش از حد خسته نباشید در بیشتر موارد به دلیل دیدن برخی از یاتاقان های تخیلی و عکس های فوری کوچک از شکوه و عظمت مانند توجه غلتک بخار به ویولن، به شیوه ای صحبت کردن، است که فرد واقعاً جذب میل جاری می شود. این یک اثر کوچک است که نمیگوید واقعاً در مورد تارکوفسکی (یا علاوه بر این، همکار مقالهنویس و رئیس آینده او کونچالوفسکی) بینقص است و یک بار دیدن آن کافی است... البته، دیدن آخرین نما، بالای بچه ای که به سمت غلتک بخار بالا می آید و با سرگئی در یک عکس فوری از خلسه دور می شود، عکسی واقعا حیرت انگیز است که باید بیش از یک بار به آن نگاه کرد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.