در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور سریال Monster Girl Doctor 2020... لطفا منتظر بمانید ...
انسانها و هیولاها در شهر لیندورم زندگی مسالمت آمیزی در کنار هم دارند. دکتر گلن انسانی ست که در کلینیک خود هیولاهای دختر را درمان میکند، البته بسیاری از هیولاهای درمان شده قدردران دکتر هستند و علاقه خود را به او ابراز داشته اند.امازمانی که دکتر جنبه تاریک دنیایشان را مشاهده میکند زندگی روزانه ش دچار تغییراتی میشود.
در شهر لیندورم جایی که هیولاها و انسانها باهم زندگی میکنند ، دکتر گلن یک کلینیک پزشکی فوق العاده را که مختص دختران هیولایی است به همراه دستیار ساحره اش سپفی ، اداره میکند. دکتر گلن کار خودش را به خوبی و با اطمینان انجام میدهد حالا چه این کار دریافت یک پیشنهاد ازدواج توسط یک قنطورس زخمی شده در جنگ باشد یا معاینه کردن زخم یک پری دریایی و یا بخیه زدن زخم های حساس یه گولم گوشتی . اما وقتیکه یک شخصیت ناخوشایند به دنبال دزدیدن تخم یک هارپی است دکتر گلن خونسرد و صبور چه واکنشی نشان خواهد داد ... ؟
شهر Lindworm، در اینجا انسان ها و هیولاها با یکدیگر کنار می آیند. دکتر گلن یک پزشک انسانی است که کلینیک خود را برای درمان دختران هیولا اداره می کند. البته بسیاری از دختران آسیب دیده از کمک پزشک قدردانی می کنند و اعلام می کنند ...
دانلود سریال Monster Girl Doctor 2020 (دکتر دختران هیولایی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به دنبال یک انیمه مناسب برای تماشا میگشتم و بعد از آن به سراغ آن رفتم، بنابراین به دنبال راهنمای والدین میگشتم که نمیتوانم آن را به عنوان یکی از آنها ببینم، بنابراین انیمههای ممیزی را بررسی کردم و یکی گفت آنها نمیپذیرند که برهنگی وجود داشته باشد و شما فکر میکنید به همین دلیل است. به نظر می رسید موسون هیولایی است که خدمات زیادی از طرفداران خواهد داشت و پس از آن ادامه دادم که چقدر عالی بود، بنابراین تا سه قسمت را تماشا کردم و آنچه را که در این 3 قسمت در عکس اصلی از تماس دکتر با آرئولاهای یک زن مینااتور (از زیر سینه بندش مثل تاپ دو تکه) با گفتن این که همه چیز به زودی تمام می شود، از روی انگیختگی ناله کرد (او پرسی نبود یا به او تجاوز نمی کرد، پزشک بود و در حال بررسی برجستگی برای بارداری بود و علاوه بر این، او از بند افتاده است) سپس، در آن نقطه، در پایان، همه چیز را در نظر گرفت، در حالی که قفسه ها را دوباره جمع می کرد، او پرسید که آیا شریک زندگی اش عصبانی است یا خیر، او گفت که او (طعنه آمیز) نیست زیرا او آنجا تنها با یک خانم متاهل بود که او را ناله می کرد و سپس آنها به ملاقات می روند. یک بانوی قنطورس برای دادن او و هر شخص دیگری یک آزمایش انجام داد، بنابراین وقتی نوبت او بود که او به عروسی او نگاه می کرد، علاوه بر این، یک تن سینه های تکان دهنده وجود دارد، علاوه بر این که می توانید قسمت پایین سینه های او را ببینید، سپس وقتی او خوب شد، آنها متوجه شدند که چه چیزی است. تا آخر با او کفشهای چند ساعته میخواست، اما عذاب را دوست ندارد، بنابراین او پشت سر او مینشیند و شروع به مدیریت سمهایش میکند، او میگوید این یک نقطه ظریف است و بعد از انجام این کار شروع به ناله کردن میکند. موجودی بیشتری بخرید و با یک پری دریایی ارتباط برقرار کنید و از یک پری دریایی بپرسید که آیا میتوانند آهنگی را که انجام میدهند بخرند، اما او با همه حسابها هک شده است بنابراین او را امتحان میکند و او را به آبششهایش میبرد (نه از نظر فیزیکی) و بعد از آن او ناله میکند و میگوید این احساس غیرعادی است. در قسمت زیر با موقعیت بالایی مواجه شدیم و او واقعاً میخواهد گارد بدنش را ثابت کند، او یک دستمال کاغذی گولان و علم کاوش کند (اصولاً فرانکنشتاین) بنابراین آنها به دنبال بازوی گمشدهاش میروند وقتی در مسیر قرار گرفتند و بعد از آن منزوی شدند. پایش را از دست می دهد و وقتی دکتر به آن نگاه می کند شروع می کند به گفتن اینکه چه کسی پای من را نوازش می کند زیرا در هر صورت می تواند احساس کند چه اتفاقی برای زائده هایش می افتد و شروع به سوار شدن می کند سپس کامارا برداشته می شود و ما یک بار دیگر در دکتر جادوگر هستیم. بازو را پیدا نکرد، آن را خشک میکند و به حالت لطیف و نالهاش برمیگردد و وقتی میبیند که آههایش روی زمین نفس میکشد، دوباره به دنبال بازویش میرود و بعد وقتی دوباره پایش را میبندد، شروع به ناله کردن میکند و بعد از او پرسید که آیا ممکن است در هر لحظه برای این ناله روی چیزی کار کند و بعد پاهایش را دراز کند و بعد از آن چیزی که در موردش صحبت می کرد قطع می شود و ناله می کند سپس در آن لحظه ظرف کامارا را که به صورتش وابسته است متوقف می کند و با ارگاسم ناله می کند (btw شما پیراهن هایی در آنجا دارید) اما می توانید ببینید که چقدر هیجان زده است و این فقط سه قسمت ابتدایی بود که می خواهم باور کنم که شما این را ارزشمند می دانید
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.